بیل جورج کتاب کشف شمال حقیقی را با این پرسش‌ها آغاز می‌کند: «آیا شما شمال حقیقی خود را پیدا کرده‌اید؟ آیا می‌دانید که موضوع زندگی و رهبری‌تان چیست؟» و در ادامه می‌نویسد: «رهبری با اصیل‌بودن آغاز می‌شود، خودِ حقیقی‌تان. هدف کشف شمال حقیقی این است که به شما این توانایی را بدهد تا رهبری که می‌خواهید باشید. در این فرایند شمال حقیقی‌تان را پیدا خواهید کرد؛ قطب‌نمایی درونی که شما را در طول زندگی به‌خوبی هدایت می‌کند.»
با این مقدمه، قرار است در این یادداشت نسبتاً مفصل، خلاصه‌ای از کتاب بیل جورج را بنویسم تا پیش از خرید کتاب بتوانید یک‌بار آن را از آغاز تا انجام بشناسید. تلاشم این است که معرفی‌ام از محتوای اثر حاضر مرتب و براساس فهرست کتاب باشد. اگر تا انتها با این یادداشت همراه بودید، لطفاً نظرتان را نیز در بخش دیدگاه‌ها بنویسید.
فهرست کتاب
برای شروع فهرست کتاب را کامل می‌نویسم. این کتاب سه بخش اصلی و ۱۲ فصل دارد. هر فصل یک داستان اصلی دارد و چندین داستان فرعی؛ از مدیران برجسته جهان، که داستان زندگی‌شان مرتبط با موضوع آن فصل است. در پایان هر فصل تمرین‌های آمده تا محتوای آموخته در آن فصل را آزمون کنید. کتاب با «پیش‌درآمد: میراث چشمگیر وارن بنیس»، پیشگفتار و مقدمه آغاز می‌شود و در انتها می‌خوانیم:
بخش اول: سفر به‌سوی رهبری
- فصل ۱: داستان زندگی شما
- فصل ۲: گم‌کردن مسیر
- فصل ۳: آزمون‌های سخت
بخش دوم: پرورش به‌منزلۀ رهبری اصیل
- فصل ۴: خودآگاهی
- فصل ۵: ارزش‌ها
- فصل ۶: نقطۀ طلایی
- فصل ۷: تیم حمایتگر
- فصل ۸: زندگی یکپارچه
بخش سوم: شمال حقیقی شما به ملاقات جهان می‌آید
- فصل ۹: از من به ما
- فصل ۱۰: هدف
- فصل ۱۱: توانمندسازی
- فصل ۱۲: رهبر جهانی
سخن پایانی: ذی‌نفعان در جامعه
داستان‌های اصلی کتاب کشف شمال حقیقی
آنچه در ادامه می‌نویسم، داستان‌های اصلی فصل‌های کتاب است، به‌ترتیب شماره فصل، و در پایان نیز سخن پایانی.
- هوارد شولتز؛ رئیس هیئت‌مدیره و مدیرعامل شرکت استارباکس
- راجات گوپتا؛ مدیر جهانی شرکت مک‌کنزی
- دنیل واسلا؛ رئیس هیئت‌مدیره و مدیرعامل شرکت نوارتیس
- آریانا هافینگتون؛ بنیان‌گذار هافینگتون‌پست
- دیوید گرجن؛ استاد دانشگاه هاروارد و مشاور دولت آمریکا
- وارن بافت؛ بنیان‌گذار و مدیرعامل شرکت برکشایر هتاوی
- تد پایپر؛ رئیس هیئت‌مدیره و مدیرعامل شرکت پایپر جافری
- جان داناهو؛ مدیرعامل شرکت ای‌بِی
- نلسون ماندلا؛ رئیس‌جمهور آفریقای جنوبی
- کن فریزر؛ رئیس هیئت‌مدیره و مدیرعامل شرکت مرک
- آنا مولکهی؛ رئیس هیئت‌مدیره و مدیرعامل شرکت زیراکس
- پل پلمن؛ مدیرعامل شرکت یونیلیور
- داستان اصلی سخن پایانی: جک ما؛ بنیان‌گذار شرکت علی‌بابا
کتاب کشف شمال حقیقی مناسب چه کسانی است؟
کشف شمال حقیقی برای هرکسی نوشته شده است که می‌خواهد تبدیل به رهبری اصیل شود و شمال حقیقی‌اش را کشف کند. این کتاب برای رهبران در همۀ مراحل زندگی‌شان مناسب است، از دانشجویانی که در آرزوی رهبری‌اند تا افرادی که هم‌اکنون در بالاترین سمت‌های سازمان‌ها فعالیت می‌کنند. شما هیچ‌گاه برای تجربۀ چالش‌های رهبری و با اصالت رهبری کردن بیش از اندازه جوان یا پیر نیستند. کشف شمال حقیقی برپایۀ چندصدسال تجربۀ رهبران اصیلی بنا شده است که با آنها مصاحبه کردیم و در کنار اینها، تجربۀ ۵۰سالۀ خود من در نقش‌های رهبری نیز قرار گرفته است. برای شما، در مقام خواننده این کتاب، این فرصتی است تا از رهبران اصیل بیاموزید و برنامۀ پیشرفت و توسعه‌تان را برای تبدیل‌شدن به رهبری اصیل ایجاد کنید.
خلاصۀ کلام این است: شما می‌توانید همین‌حالا شمال حقیقی‌تان را کشف کنید.
- نیاز نیست با ویژگی‌ها یا صفات شخصیتی رهبر زاده شده باشید؛
- نیاز نیست که حتماً در بالاترین سطح سازمان قرار داشته باشید؛
- می‌توانید دست‌به‌کار شوید و در هر نقطه از زندگی‌تان رهبری کنید.
منظور از شمال حقیقی چیست؟
شمال حقیقی یعنی چه؟ بیایید تکه‌هایی از مقدمه کتاب را بخوانیم.
شمال حقیقی نقطه‌ای است که به‌سمت آن جهت‌گیری می‌کنید -نقطۀ ثابت شما در دنیایی درحال چرخش- که کمک‌تان می‌کند تا در مقام رهبر در مسیر درست بمانید. این نقطه از عمیق‌ترین باورها، ارزش‌ها و اصولی به‌دست می‌آید که شما را هدایت می‌کنند. این قطب‌نمای درونی منحصر به خودتان است که مشخص می‌کند در عمیق‌ترین سطح چه کسی هستید.
دقیقاً مثل عقربه قطب‌نما که به‌سمت یک قطب مغناطیسی نشانه می‌رود، شمال حقیقی‌تان نیز شما را به‌سمت هدف رهبری‌تان می‌کشد. وقتی که از قطب‌نمای درونی خود پیروی کنید، رهبری‌تان اصیل خواهد بود و افراد به‌صورت طبیعی علاقه‌مند خواهند بود با شما همراه شوند. اگرچه دیگران ممکن است در طول زندگی راهنمایی‌تان کنند یا در شما تاثیرگذار باشند، حقیقت شما از درون داستان زندگی خودتان مشخص می‌شود. همان‌طور که وارن بنیس گفته است، «شما نویسنده زندگی خود هستید.»
واقعیت این است که هیچ‌کس نمی‌تواند با تقلید از فرد دیگر بااصالت شود. اگرچه شما می‌توانید از تجارب دیگران بیاموزید، هیچ‌گاه نمی‌توانید با تلاش برای شبیه آنها شدن موفق شوید. دیگران فقط زمانی به شما اعتماد خواهند کرد که اصیل و خالص باشید.
خلاصه اینکه: پُرچالش‌ترین و مشکل‌ترین فردی که باید رهبرش باشید خودتان هستید.
بخش اول: سفر به‌سوی رهبری
در این بخش از کتاب کشف شمال حقیقی و ۳ فصل آغازین آن این موضوعات بررسی شده‌اند:
- چگونه داستان زندگی‌تان را چارچوب‌بندی می‌کنید.
- خطر منحرف‌شدن از مسیر.
- نقشی که آزمون‌های سخت در شکل‌دهی به رهبری‌تان ایفا می‌کنند.
در ادامه تکه‌هایی از محتوای این بخش و فصل‌های آن را می‌نویسم.
فصل ۱: داستان زندگی شما
تفاوت رهبران اصیل در شیوه‌ای نهفته است که داستان‌هایشان را چارچوب‌بندی می‌کنند. داستان‌های زندگی این افراد است که بستر زندگی‌شان را فراهم می‌کند و از خلال اتفاقات گذشته، اشتیاق برجای‌گذاشتن تاثیری در دنیا را پیدا می‌کنند.
جان بارت رمان‌نویس گفته است، «داستان زندگی شما زندگی‌تان نیست، بلکه داستان شماست.» به‌عبارت دیگر اینکه چگونه خود را از میان داستان‌تان درک کرده باشید است که اهمیت دارد، نه خود حقایق زندگی‌تان. رهبرانی که به داستان زندگی خود اندیشیده‌اند متوجه شده‌اند که رویدادها و تعاملاتشان با دیگران چه تاثیر مهمی در شکل‌گیری نوع نگاهشان به‌دنیا داشته است.
سفر به‌سوی رهبری اصیل
بیل جورج در این فصل درباره سفر به‌سوی رهبری اصیل از سه مرحله نام برده است که اینجا می‌نویسم. توضیح بیشتر درباره این مراحل را در فصل یکم کتاب کشف شمال حقیقی خواهید خواند.
مرحلۀ اول این سفر «آماده‌شدن برای رهبری» است؛ در این مرحله رهبران با تحصیل و مطالعه، در کنار تجربه‌های فوق‌برنامه و تجربیات ابتدایی دوران کاری به‌عنوان عضوی از تیم، پرورش پیدا می‌کنند. مرحلۀ دوم «رهبری‌کردن» است و با پذیرش مسئولیت بیشتر برای رهبری بر دیگر افراد آغاز می‌شود و با رسیدن به اوجِ تجربۀ رهبری به بالاترین حد خود می‌رسد. مرحلۀ سوم «آفرینش و بخشش» نام دارد و مرحله‌ای از توسعۀ انسانی است که روان‌شناسی به‌نام اریک اریکسون آن را معرفی کرده است. این مرحله زمانی آغاز می‌شود که رهبران نقش‌های کاری و مهم رهبری‌شان را تکمیل کرده‌اند و تا آخر عمرشان نیز ادامه می‌یابد. در این مرحله، رهبران اصیل به دنبال فرصت‌هایی‌اند تا دانش و خردشان را به افراد و سازمان‌های زیادی منتقل کنند و البته فعالانه، فرایند یادگیری‌شان را نیز ادامه می‌دهند.
جمله‌ای از آنا فاج در کتاب کشف شمال حقیقی
نگران چالش‌ها نباشید. آنها را با آغوش باز بپذیرید. حتی اگر شما را آزار می‌دهند به‌سمت‌شان حرکت کنید. به خودتان بگویید که در این تجربه چیزی برای یادگرفتن وجود دارد. ممکن است اکنون آن را کامل درک نکنید، اما در آینده به ارزش آن پی خواهید برد. اینها همه بخشی از زندگی است و خود زندگی نیز جریانی از یادگیری است. هر تجربۀ چالش‌برانگیزی باعث رشد قدرت درونی‌تان می‌شود، که این قدرت شما را از میان طوفان‌ها عبور می‌دهد. هیچ کار باارزشی در زندگی آسان نخواهد بود.
-آنا فاج
فصل ۲: گم‌کردن مسیر
اجازه ندهید سروصدای دیگران ندای درونی‌تان را در خود غرق کند.
-استیو جابز
در این فصل درباره دلایل ریشه‌ای که باعث انحراف مسیر رهبران می‌شود، صحبت، و ۴ مورد ذکر شده است:
- قطع ارتباط با واقعیت
- ترس از شکست…
- …و تشنگی برای موفقیت
- تنهایی درون
گم‌کردن شمال حقیقی
با مشاهدۀ رهبرانی که از مسیر منحرف شدند، ما پنج دسته از افرادی را مشخص کردیم که مسیر شمال حقیقی‌شان را گم می‌کنند. کاستی‌های این افراد مستقیماً با شکست در روند توسعۀ شخصی‌شان در ارتباط است:
- وانمودکننده‌ها، کسانی که فاقد خودآگاهی و عزت‌نفس‌اند؛
- توجیه‌کننده‌ها، افرادی که از ارزش‌هایشان منحرف می‌شوند؛
- جویندگان افتخار، افرادی که صرفاً از تحسین دنیا انگیزه پیدا می‌کنند؛
- خودمحورها، کسانی که در ایجاد ساختارهای حمایت شخصی شکست می‌خورند؛
- و ستاره‌های دنباله‌دار، افرادی که فاقد پایه‌های زندگی یکپارچه‌اند.
فصل ۳ از کتاب کشف شمال حقیقی: آزمون‌های سخت
آزمون‌های سخت عنصری اساسی در روند تبدیل‌شدن به رهبر است.
-وارن بنیس، از کتاب تبدیل شدن به رهبر
آبراهام مازلوی روان‌شناس متوجه شد که مصیبت و آسیب مهم‌ترین تجربه‌های آموزنده بشری‌اند که منجر به خودشکوفایی می‌شوند. آزمون‌های سخت، انسان‌ها را قادر می‌سازد تا بیاموزند که زندگی متغیر است و آنها کنترل محدودی بر آن دارند. این واقعیت جدید اشخاص را توانمند می‌کند تا فرضیه‌های کهنه را به چالش بکشند و متوجه شوند که برای دست‌وپنجه نرم کردن با دنیایشان باید از خود توانایی کنترل و هوشیاری نشان دهند.
آزمون‌های سخت معمولاً رهبران را به‌سمت ناامیدی، بحران و تردید می‌کشاند. در میانۀ آزمون، درد و رنج ممکن است بر رهبران غلبه کند و فقط با داشتن انعطاف‌پذیری کافی است که می‌توانند از ناامیدی رهایی یابند و به‌سمت درون‌نگری قدم بردارند، که این خود می‌تواند باعث سرعت‌بخشیدن به پیشرفت‌های چشمگیر در رشدشان شود.
این خیال خامی است که فکر کنید می‌توانید زندگی را بدون مشکلات و دشواری‌ها سپری کنید یا در تمام مدت زندگی‌تان سعی داشته باشید از آنها اجتناب کنید. زندگی همیشه عادلانه نیست. مهم این است که چگونه آزمون‌های سخت زندگی را صورت‌بندی می‌کنید و به آنها معنا می‌بخشید.
سه راه برای مواجهه با آزمون‌های سخت زندگی وجود دارد
- راه اول: بر اتفاقی که رخ داده متمرکز شوید و زندگی را با نگاه به گذشته ادامه دهید، که اغلب منجر به عصبانیت و سرزنش دیگران می‌شود.
- راه دوم: طوری زندگی کنید که انگار هیچ اتفاقی نیفتاده است، که منجر به نهفته‌شدن خاطرات و دردها در درونتان می‌شود.
- راه سوم: از این اتفاق برای تبدیل زخم خود به مروارید استفاده کنید.
هنگامی که شن به پوستۀ صدف کشیده می‌شود، واکنش طبیعی صدف محافظت از خود در مقابل خراش با تولید ماده‌ای به نام «مادر مروارید» است و درحقیقت همین مادۀ به‌وجودآمده از خراش است که منجر به تولید مروارید می‌شود. آیا شما زخم‌هایتان را به مروارید تبدیل می‌کنید؟ برای انجام‌دادن این کار، باید اتفاقی را که برایتان رخ‌داده کاوش کنید، معنایش را بیرون بکشید و آن را از نو همچون فرصتی برای رشد شخصی بازبینی کنید.
بخش دوم کتاب کشف شمال حقیقی: پرورش به‌منزلۀ رهبری اصیل
حال پس از بررسی داستان زندگی‌تان به‌همراه جزئیات کاملش، آماده‌اید که به رشدتان به‌منزلۀ رهبری اصیل ادامه دهید. در مصاحبه‌هایی که انجام دادیم، آموخته‌ایم که ۵ عنصر اساسی در پرورش شخصی‌تان وجود دارد: خودآگاهی، ارزش‌ها، نقطۀ طلایی، تیم حمایتگر و زندگی یکپارچه.
با بررسی هریک از حوزه‌های این بخش از کتاب، باید این سوالات اساسی را از خود بپرسید:
- خودآگاهی: چگونه می‌توانم با درون‌نگری و استفاده از بازخورد دیگران خودآگاهی‌ام را افزایش دهم؟
- ارزش‌ها: عمیق‌ترین ارزش‌هایم چیست؟ چه اصولی هدایتگر رهبری‌ام است؟
- نقطۀ طلایی: چگونه می‌توانم نقطۀ طلایی‌ام را که یکپارچه‌کنندۀ انگیزه‌ها و برجسته‌ترین قابلیت‌هایم است پیدا کنم؟
- تیم حمایتگر: در طول مسیر، به حمایت‌ها و راهنمایی‌های چه کسانی می‌توانم تکیه کنم؟
- زندگی یکپارچه: چگونه می‌توانم همۀ جنبه‌های زندگی‌ام را یکپارچه کنم و به رضایت برسم؟
فصل ۴: خودآگاهی
خودآگاهی اساس و پایۀ اصالت است و بنابراین در مرکز قطب‌نمایتان قرار دارد. شما با کاوش داستان زندگی و درک معنای آزمون‌های سختی که از سر گذرانده‌اید خودآگاهی را در خود پرورش می‌دهید. برای رسیدن به این منظور، لازم است در سطحی عمیق‌تر متوجه شوید که چه کسی هستید. این کار دشواری است، اما گامی اساسی در پرورشتان به‌منزلۀ رهبر محسوب می‌شود. وجود بنیانی از خودآگاهی منجر به پذیرش خویشتن و درنهایت خودشکوفایی می‌شود و بنابراین شما می‌توانید از برجسته‌ترین پتانسیل‌هایتان بهره‌مند شوید.
آسیب‌پذیری قدرت است
منظور از اینکه بخواهیم آسیب‌پذیر باشیم و تمامی شخصیتمان را به‌خاطر اصیل‌بودن در معرض دنیای بیرون قرار دهیم چیست؟ این کار به‌این معنی است که لایه‌های حفاظتی دروغین را از بین ببریم. در نگاه اول ممکن است ترسناک به‌نظر برسد، اما به‌محض اینکه متوجه شویم مردم ما را به‌خاطر همان چیزی که واقعاً هستیم می‌پذیرند و به ما عشق می‌ورزند، حس رهایی به ما دست می‌دهد: من می‌توانم همانی که هستم باشم.
فصل ۵: ارزش‌ها
در کسب خودآگاهی، مهم است که تشخیص دهید چه ارزش‌ها و اصولی رهبری‌تان را هدایت می‌کنند. ارزش‌هایی که بنیان مسیر شما به‌سمت شمال حقیقی‌تان را تشکیل می‌دهند از باورها و عقایدتان نشئت گرفته‌اند. اما پایبندی به این ارزش‌ها کار آسانی نیست. وسوسه‌ها و فشارهای دنیای بیرون اغلب دست به دست هم می‌دهند تا از شمال حقیقی منحرف‌تان کنند.
زمانی که درک شفافی از ارزش‌هایتان و اهمیت نسبی آنها داشته باشید، می‌توانید اصولی را پایه‌گذاری کنید که می‌خواهید برپایۀ آنها رهبری کنید. اصول رهبری شما همان ارزش‌هایی‌اند که آنها را تبدیل به عادت و روال‌های معمول می‌کنید.
تست نیویورک‌تایمز
یکی از راه‌هایی که رهبران می‌توانند به‌وسیلۀ آن امتحان کنند آیا اقدامات‌شان از مرزهای اخلاقی‌شان عبور می‌کند یا خبر استفاده از تست نیویورک‌تایمز است. قبل از اینکه اقدام به انجام‌دادن هرکاری کنید، از خود بپرسید، «اگر تمامی این وقایع، شامل متن گفت‌وگوهایمان، در صفحۀ اول نیویورک‌تایمز چاپ شود، چه احساسی به من دست خواهد داد؟» اگر پاسخ‌هایتان منفی است، لازم است دوباره دربارۀ اقدامات‌تان فکر کنید.
فصل ۶ از کتاب کشف شمال حقیقی: نقطۀ طلایی
زمانی‌که در محدودۀ نقطه طلایی‌تان فعالیت می‌کنید، این احساس را خواهید داشت که برای انجام‌دادن کارهای مهم به شما الهام شده است و اطمینان دارید می‌توانید آنها را به سرانجام برسانید، زیرا درحال بهره‌مندی از نقاط قوتتانید. آگاهی از چیزی که به شما انگیزه می‌دهد و نیز درک نقاط قوت و ضعف‌تان شما را قادر می‌سازد تا نقطۀ طلایی‌تان را کشف کنید. با انجام‌دادن این کار، در خود قابلیت قدرتمندی خلق می‌کنید که به شما این توانایی را می‌دهد تا موفق باشید و درعین‌حال احساس رضایت کنید. با فعالیت در محدودۀ نقطه طلایی، با شمال حقیقی‌تان همسو می‌شوید و بزرگ‌ترین فرصت‌ها را برای اثرگذاری در جهان به‌دست می‌آورید.
اصطلاح نقطۀ طلایی بیانگر قابلیت‌های قدرت‌یافته از انگیزه‌هایتان در زمانی است که انگیزه‌ها و نقاط قوت‌تان هم‌راستا باشند.
فصل ۷: تیم حمایتگر
اگر می‌خواهید باسرعت جلو بروید، تنها بروید.
اگر می‌خواهید تا دوردست حرکت کنید، با یکدیگر بروید.
-ضرب‌المثل آفریقایی
فصل ۸: زندگی یکپارچه
از محتوای این فصل از کتاب کشف شمال حقیقی به‌ذکر توضیحات مترجم از تعادل کار و زندگی در پاورقی اکتفا می‌کنم.
منظور از تعادل کار و زندگی (Work-Life Balance) این است که بین زمان‌هایی که مشغول کار (یا دیگر امور حرفه‌ای مثل تحصیل، انجام‌دادن پروژه‌های مختلف و…) هستیم و زمانی که برای خانواده، دوستان و… صرف می‌کنیم مرز دقیق و روشنی مشخص کنیم، مثلاً اینکه متعهد شویم هرروز حداکثر تا ساعت ۵ بعدازظهر کار کنیم و پس از آن دیگر هیچ ارتباطی با فضای کار نداشته باشیم. اما دنیای پرسرعت، پرتنش و تکنولوژی‌محور امروز دیگر اجازۀ این کار را به ما نمی‌دهد و اینجاست که مفهوم یکپارچه‌سازی کار و زندگی (Work-Life Integration) معنا پیدا می‌کند.
یکپارچه‌سازی زندگی به این معناست که تمام جوانب زندگی را به‌چشم ترکیبی ببینیم که در هم ممزوج شده‌اند و قابل جداسازی نیستند؛ مثلاً شما می‌توانید با برنامه‌ریزی مشخص بخشی از برنامۀ کاری را به‌خانه منتقل کنید و با ایجاد انعطاف در زمان کار به برخی از دغدغه‌های شخصی نیز رسیدگی کنید. درواقع براساس نظریات مطرح‌شده دربارۀ تفاوت این دو مفهوم این برداشت وجود دارد که در هردو حالت هدف این است که بتوانیم برای جوانب بااهمیت زندگی‌مان به اندازۀ کافی وقت بگذاریم، اما با به‌کارگیری هریک از این دو رویکرد این کار را به‌شیوۀ متفاوتی انجام می‌دهیم.
بخش سوم: شمال حقیقی شما به‌ملاقات جهان می‌آید
در بخش اول و دوم کتاب، با کاوش در سفر رهبری و پرورشتان به‌منزلۀ رهبری اصیل، نگاهی به درون انداختید. در بخش سوم، تمرکز به‌دنیای پیرامونتان انتقال می‌یابد. حالا که شمال حقیقی‌تان را کشف کرده‌اید، می‌توانید بیاموزید که به‌منزلۀ رهبر در سازمان، چگونه اثرگذارتر باشید.
رهبران در محیطی ایزوله فعالیت نمی‌کنند: شما باید رهبری‌تان را در شرایط جهان واقعی و در مقابله با چالش‌هایی اساسی به‌کار بگیرید. معیار واقعی تاثیرگذاری شما به‌منزلۀ رهبر توانایی‌تان در استفاده از شمال حقیقی برای رهبری و توانمندسازی دیگران با هدف ایجاد تاثیری پایدار در حل مشکلات چالش‌برانگیز است. و اینجاست که پتانسیل کاملتان به‌منزلۀ رهبر را درک خواهید کرد.
با تغییر تمرکز از خود بر خدمت به دیگران، از رهبر من‌محور به رهبر مامحور تبدیل خواهید شد. سپس آماده می‌شوید تا هدفتان از رهبری دیگران و نحوه همسوسازی آن با هدف سازمان را تشخیص دهید. وجود این شفافیت شما را قادر می‌سازد که هم‌تیم‌هایتان را توانمند سازید تا آنها نیز حول هدف و ارزش‌های مشترک اقدام به رهبری کنند. در آخر، ما شایستگی‌های بیشتری را بررسی می‌کنیم که برای تبدیل‌شدن به رهبر اصیل جهانی در دنیای بین‌المللی امروز به آنها احتیاج دارید.
فصل ۹: از من به ما
ایجاد تحول از من به ما نیازمند درون‌نگری و بازنگری شناختی است. برای شروع باید این سوالات اساسی را از خود بکنید:
- آیا زندگی‌ام اهمیت دارد؟ برای چه کسی؟
- هدف از زندگی و رهبری‌ام چیست؟
- آیا میراثی از خود باقی خواهم گذاشت؟
فصل ۱۰ کتاب کشف شمال حقیقی: هدف
در مقام رهبری اصیل، باید هدفتان را با دقت مشخص کنید، زیرا اشتیاق‌تان برای دستیابی به آن هدف همان چیزی است که باعث می‌شود مردم به‌سمت شما در مقام رهبر متمایل شوند. اگر دربارۀ هدف تکلیف‌تان با خودتان روشن نیست، چرا دیگران باید تمایل داشته باشند از شما پیروی کنند؟
هدف شما در مقام رهبر راهی است که به‌وسیله‌اش شمال حقیقی‌تان را به‌دنیا عرضه می‌کنید تا در آن تاثیرگذار باشید. هدف برای سازمانتان همان نیروی انگیزشی است که افراد را با هم متحد می‌کند تا سازمان را به‌سمت چشم‌اندازهای مشترک هدایت کنند. و به‌علاوه هدف برای جامعه راهی است که رهبران و سازمان‌ها به‌منظور ایجاد زندگی بهتر برای مردم در آن مشارکت می‌کنند.
هدف رهبری شما چیست؟
اکثر رهبران متوجه می‌شوند که هدف رهبری آنها از داستان زندگی‌شان نشئت می‌گیرد. با درک معنای رویدادهای کلیدی زندگی‌تان و بازنگری آنها می‌توانید هدف رهبری‌تان را تعیین کنید. البته درک هدفتان آن‌قدرها هم که به‌نظر می‌رسد کار آسانی نیست و نمی‌توانید آن را صرفاً به‌صورت ذهنی تعیین کنید، بلکه شناخت آن، قبل از تعیین اینکه می‌خواهید انرژی‌هایتان را به چه سمتی معطوف کنید، نیازمند ترکیب درون‌نگری و تجاربتان در دنیای واقعی است.
فصل ۱۱: توانمندسازی
در گذشته، بسیاری از رهبران بر قدرت جایگاه شغلی‌شان تکیه می‌کردند تا نتیجۀ مطلوب را از عملکرد زیردستانشان به‌دست آورند. این رویکرد سلسله‌مراتبی به کارکنان امروزی، به‌ویژه نسل جوان هزارۀ جدید، به‌ندرت موثر خواهد بود، زیرا آنها به‌شدت در مقابل اینکه از جانب رئیسشان مستقیماً هدایت شوند از خود مقاومت نشان می‌دهند. در مقابل، کارکنان و جوانان امروز به‌دنبال رهبرانی‌اند که به آنها الهام می‌بخشند و آزادی لازم را در اختیارشان قرار می‌دهند تا خود تصمیم بگیرند که چگونه به نتایج مطلوب دست پیدا کنند.
دیوید گرجن در کتاب شاهد عینی قدرت نوشته است:
در بطنِ رهبری ارتباط رهبر با پیروانش نهفته است. مردم رویاهایشان را درصورتی به‌فرد دیگری می‌سپارند که احساس کنند آن فرد محملِ قابل‌اتکایی برای آرزوهایشان است.
وودی آلن در یکی از صحبت‌هایش اشاره کرد:
هشتاد درصدِ موفقیتْ حاصل از حضورداشتن و دیده‌شدن است.
یک نکته از کتاب کشف شمال حقیقی
رهبران توانمندساز برای کسب احترام کارکنان چه نمونه‌های رفتاری‌ای از خود نشان می‌دهند؟
- رفتارشان با همه یکسان است؛
- فعالانه گوش می‌کنند؛
- از دیگران یاد می‌گیرند؛
- داستان‌های زندگی‌شان را در میان می‌گذارند؛
- حول محور ماموریت سازمان هم‌راستا می‌شوند.
سبک‌های دستوری
- دستوری (Directive): خواستار اطاعت و پیروی از قانون‌ها هستند.
- متعهدانه (Engaged): افراد را در راستای هدف و ارزش‌های مشترک به‌حرکت وامی‌دارند.
- مربیگری (Coaching): افراد را برای نقش‌های رهبری پرورش می‌دهند.
- مبتنی بر اجماع (Consensus): با همکاری و مشارکت به‌توافق می‌رسند.
- پیونددهنده (Affiliative): سعی در ایجاد هارمونی و پیوندهای عاطفی دارند.
- متخصص (Expert): به‌دنبال شایستگی و خودانگیختگی‌اند.
فصل ۱۲: رهبری جهانی
در این فصل از کتاب کشف شمال حقیقی، مفهومی به‌نام هوش جهانی (Global Intelligence) یا جی‌کیو (GQ) معرفی، و نحوۀ توسعۀ ویژگی‌های رهبری با هوش جهانی بررسی شده است.
جی‌کیو شامل هفت عنصر است که پرورش همه آنها برای رهبران جهانی لازم و حیاتی است:
- سازگاری
- آگاهی
- کنجکاوی
- همدلی
- هم‌راستایی
- همکاری
- یکپارچگی
بیل جورج کیست؟
بدنه اصلی یادداشت خلاصه کتاب کشف شمال حقیقی تمام شد. در انتها می‌خواهم بیوگرافی بیل جورج را از کتاب بنویسم:
بیل جورج یکی از اعضای ارشد دانشکده کسب‌وکار هاروارد است که در برنامه‌های آموزشی برای مدیران اجرایی به‌تدریس رهبری می‌پردازد. او از سال ۲۰۰۴ تا ۲۰۱۴ استاد درس تجربه‌های مدیریتی بود و نویسنده چهار کتاب پرفروش است:
- رهبری اصیل
- شمال حقیقی
- شمال حقیقی خود را کشف کنید
- ۷ درس رهبری در بحران
- گروه‌های شمال حقیقی (در همکاری با داگ بیکر سینیور)
بیل جورج رئیس هیئت‌مدیره و مدیرعامل مدترونیک، شرکت پیشرو در جهان در زمینۀ تکنولوژی سلامتی بوده است. تحت رهبری‌اش، سهم بازار این شرکت از ۱.۱ میلیارد دلار به ۶۰ میلیارد دلار رسید که در مجموع سالانه به‌طور متوسط ۳۵% پیشرفت داشت. وی همچنین قبل از ورود به مدترونیک، یکی از مدیران ارشد شرکت‌های هانی‌ول و صنایع لیتون بود و در وزارت دفاع ایالات متحده امریکا نیز خدمت کرده است.
آشنایی کامل با این نویسنده را واگذار می‌کنم به آخرین صفحات از کتاب! اگر به موفقیت شخصی و شغلی علاقه‌مندید و در این زمینه مطالعه می‌کنید، حتماً کتاب را تهیه کنید و بخوانید.
اطلاعات کتاب کشف شمال حقیقی
عنوان اصلی: Discover your True North 2015
عنوان فارسی کامل: کشف شمال حقیقی؛ براساس ارزش‌های درونی‌تان رهبری کنید
نویسنده: بیل جورج (Bill George)
مترجمان: محمدرضا پایدار و شیما قدیری
ناشر: آریاناقلم
نوبت انتشار: چاپ پنجم بهار ۱۴۰۱
موضوع: رهبری – کارآمدی سازمانی
تعداد صفحات: ۴۰۸ صفحه
قیمت: ۱۷۶۰۰۰ تومان
فراموش نکنید: بدقلق‌ترین فردی که باید رهبرش باشید خودتان هستید! با این جمله طلایی، معرفی کتاب کشف شمال حقیقی را تمام می‌کنم. امیدوارم این یادداشت شما را به خرید و مطالعۀ این کتاب بیل جورج مشتاق کرده باشد. اگر بخش معرفی کتاب وبلاگ را دیده‌اید، لطفاً در بخش دیدگاه‌ها بنویسید که این سبک معرفی و خلاصه‌نویسی را می‌پسندید یا یادداشت‌های قبلی را. ممنونم.