وقتی نام یوستین گوردر را میشنویم معمولاً یاد رمان دنیای سوفی او میافتیم؛ امّا گوردر – فارغ از اینکه تلفظ صحیح نامش چیست! – کتابها (رمانهای فلسفی) دیگری هم دارد که حتماً باید خواند و لذت برد. یکی از آثار جذاب یوستین گوردر کتاب راز فال ورق است؛ یک رمان فلسفی تاثیرگذار و بسیار خواندنی.
دربارۀ کتاب دنیای سوفی پیشتر در بخش معرفی کتاب وبلاگ نوشتهام و میتوانید با جستوجو در این بخش آن یادداشت را پیدا کرده، بخوانید. اینجا فعلاً تمرکزم روی رمان راز فال ورق خواهد بود. بهزودی یادداشتی هم برای معرفی تمام کتابهای یوستین گوردر خواهم نوشت تا علاقهمندان به این نویسنده با مجموعۀ کامل آثار او آشنا شوند.
دربارۀ کتاب راز فال ورق
در یادداشت پشت جلد کتاب میخوانیم:
یوستین گوردر در کتاب راز فال ورق نیز چون اثر پُرآوازۀ دیگرش، دنیای سوفی، توانایی ادبی خود را در آمیختن جهانهای واقعی و تخیلی و جهش از یکی به دیگری، و نیز درهمبافتن داستانی پُرفرازوفرود را با پرسشهایی فلسفی و هستیشناختی، نشان میدهد. سفر هانس و پدرش از نروژ تا یونان سفری واقعی است اما در ضمن آن، هانس کتابی جادویی با نوشتههایی ریز پیدا میکند که در آن چهرههای روی ورق جان میگیرند و ماجراهای خیالی این کتاب مینیاتوری با داستان زندگی خود او درهم میآمیزند و در خلال آن، تاملات متفکرانۀ پدرش او را با مسائل بزرگ حیات آشنا میسازد.
در داستان راز فال ورق با اشخاص زیر آشنا میشوید
برویم سراغ شخصیتهای داستان و اندکی هم با ایشان آشنا شویم. این معرفیها را خود نویسنده در آغاز کتاب آورده است.
- هانس توماس، که در سفر به زادگاه فلاسفه، کتاب کلوچهای را میخواند.
- پدر، فرزند نامشروع سربازی آلمانی که در آرندال بزرگ میشود، و بعد پا به فرار میگذارد و ملوان میشود.
- ماما، که خود را در دنیای مد گم کرده است.
- لاین، که مادربزرگ هانس توماس است.
- پدربزرگ، که در سال 1944 به جبهۀ شرق اعزام میشود.
- کوتوله، که ذرهبینی به هانس توماس میدهد.
- خانم چاق، در میخانۀ دورف.
- نانوای پیر، که به هانس توماس نوشابۀ گازدار، و چهار کلوچه در یک پاکت کاغذی میدهد.
- طالعبین و دختر فوقالعاده زیبایش.
- یک خانم امریکایی که خود را دوشقه کرده است.
- یک کارگزارِ مد اهل یونان.
- یک متخصص مغز اهل روسیه.
- سقراط.
- شاه اودیپ.
- افلاطون.
- و یک پیشخدمت وراج.
شخصیتهای کتاب کلوچهای
همانطور که دیدیم هانس در کتاب راز فال ورق قرار است داستانهای یک کتاب کلوچهای را بخواند. شخصیتهای کتاب کلوچهای را هم یوستین گوردر اینچنین معرفی کرده است:
- لودویگ، که در سال 1946 از فراز کوهها به دورف میآید.
- آلبرت، که پس از مرگ مادرش یتیموار بزرگ میشود.
- بیکرهانس، که پیش از آنکه بهعنوان نانوا در دورف ساکن شود، در سال 1842 در سفر روتردام به نیویورک دچار کشتیشکستگی میشود.
- فرود، که در سال 1790 در راه مکزیک به اسپانیا با یک کشتی بزرگ پر از نقره غرق میشود.
- استاین، که نامزد فرود است و وقتی فرود مکزیک را ترک میکند از او حامله است.
- کشاورز ویتز آندره و مغازهدار هاینریش آلبرشت
- 52 ورق بازی، از جمله تک دل، سرباز خشت، و شاه دل.
- ژوکر، که بسیار ژرفبین و روشنضمیر است.
تکههایی از متن رمان راز فال ورق
بهعادت همیشه یادداشتهای معرفی کتاب وبلاگ تکههایی از متن کتاب را اینجا مینویسم تا پیش از خرید کتاب با محتوا، کیفیت ترجمه و داستان آن اندکی آشناتر شوید.
سفارش من به همۀ کسانی که میخواهند خود را پیدا کنند این است:
درست همانجایی که هستید بمانید. در غیر اینصورت در معرض خطر بزرگ گمکردن خودتان برای همیشه قرار خواهید گرفت.
از آن روز به بعد همیشه فکر میکنم بهترین درمانِ اندوه، خشم و عصبانیت است.
پدر پرسید، «در مدرسه به شما چی یاد میدهند، هانس توماس؟»
جواب دادم، «ساکت نشستن. و این کار آنقدر مشکل است که برای یادگرفتن آن سالها وقت صرف میکنیم!»
اول با صدای بلند خندید، اما لحظهای بعد گفت، «موافقم که این قضیه قدری رازآمیز است. پنج میلیارد انسان روی این سیاره زندگی میکنند. انسان عاشق یک شخص بخصوص میشود، و او را با هیچکس دیگر عوض نمیکند.»
اگر مغز ما آنقدر ساده بود که میتوانستیم آن را درک کنیم، آنقدر احمق میبودیم که به هیچوجه نمیتوانستیم آن را درک کنیم.
کسی که متوجه شود چیزی را نمیفهمد، رویهمرفته در مسیر درست فهمیدن همۀ چیزها قرار گرفته است.
او ادامه داد:
«نمیتوان از چنگ زمان گریخت. میتوان از دست پادشاهان و امپراتوران، و شاید خداوند گریخت، اما از دست زمان، نه. زمان هر حرکت ما را دنبال میکند، چون همۀ چیزهایی که در اطراف خود میبینیم به این عنصر گذرا آلوده است.»
با جدیت تایید کردم، اما پدر سخنرانی طولانی خود را دربارۀ تاراج زمان تازه آغاز کرده بود.
«زمان نه میگذرد، و نه صدایی دارد، هانس توماس. آنکه میگذرد ما هستیم، و آنچه صدا میدهد ساعتمان است. زمان راه خود را در تاریخ با همان سکوت و خستگیناپذیری فرو میبلعد که خورشید از مشرق طلوع و در مغرب غروب میکند. تمدنهای بزرگ را واژگون میکند، یادمانهای باستانی را میفرساید، و نسلها را یکی پس از دیگری حریصانه میبلعد. برای همین از تاراج زمان حرف میزنیم. زمان میجود و خرد میکند – و ماه همان کسانی هستیم که میان آروارههایش قرار داریم.»
عشق از همۀ چیزها بزرگتر است. زمان نمیتواند به همان آسانی که خاطرات قدیم را بیرنگ میکند، عشق را بیرنگ کند.
در یک نگاه
عنوان اصلی: The Solitaire Mystery
عنوان فارسی: راز فال ورق
نویسنده: یوستین گوردر (Jostein Gaarder)
مترجم: عباس مخبر
نشر: مرکز
نوبت انتشار: چاپ 35 سال 1399
تعداد صفحات: 318 صفحه
موضوع: رمان فلسفی – داستانهای نروژی
قیمت: 59500 تومان
شما علاوه بر کتاب راز فال ورق کدامیک از آثار یوستین گوردر را خواندهاید؟ بهترین کتاب او بهنظر شما کدام است؟ خوشحال میشوم که خوانندۀ نظرات شما دربارۀ کتابهای گوردر باشم.