پیش از آغاز معرفی کتاب فیلسوف و گرگ اثر مارک رولندز میخواهم به سکانس و دیالوگی از فیلم Wolf Totem 2015 اشاره کنم؛ در این فیلم رئیس قبیلۀ مغولی به جوان چینی دربارۀ تولهگرگی که دزدیده میگوید، تو نمیتوانی یک خدا را بگیری و از او برده بسازی. چرا به این فیلم اشاره کردم؟ چون نویسندۀ این کتاب هم توجیههایی اخلاقی آورده که چرا خود را محق دانسته یک تولهگرگ را وارد زندگی شهری خود بکند. چون دلِ خوشی از نویسنده ندارم، این بهانههای ساختگی را اینجا نمینویسم!
این نکته را هم یادآور شوم که در این کتاب بیشتر مباحث فلسفی مطرح میشود و هرازگاهی نویسنده از تجربههای خود از زندگی با یک گرگ استفاده میکند تا تفاوتهای انسان (میمون) با گرگ را نشان دهد. در ادامه پیشگفتار و بخشهایی از کتاب فیلسوف و گرگ را خواهیم خواند تا بیشتر با آن آشنا شویم.
معرفی کتاب فیلسوف و گرگ
اینجا بریدههایی از پیشگفتار کتاب را بهقلم شهابالدین عباسی میآورم:
فیلسوف و گرگ کتابی تاثیرگذار دربارۀ ارتباط یک فیلسوف و گرگی به نام برنین است. پس از آنکه مارک رولندز (متولد 1962) استاد فلسفه در دانشگاه میامی، بچهگرگی خرید و به خانه برد، خیلی زود متوجه شد که نمیتواند گرگ را در خانه تنها بگذارد، چون دمار از وسال خانه درمیآورد! در نتیجه، مارک و برنین همیشه با هم بودند، حتی وقتی مارک در کلاسهای دانشگاه، فلسفه درس میداد! برنین تاثیری عمیق بر شخصیت و تفکر فلسفی رولندز گذاشت و او را به ارزیابی مجدد نگرشش به عشق، خوشبختی، طبیعت، و مرگ سوق داد.
به تعبیر رولندز، این کتاب دربارۀ معنی «انسان بودن» هم هست؛ انسان نه به عنوان موجودی زیستی، بلکه آفریدهای که میتواند کارهایی بکند که موجودات دیگر نمیتوانند. او میگوید در هر انسانی یک «میمون» و یک «گرگ» هست. میمون دائم در حال حسابگری و در پی نفع شخصی است و گرگ هم بعد دیگری از وجود انسان را نشان میدهد… گرگ به یادمان میآورد که آنچه را ارزش واقعی دارد نمیتوان به کمیت درآورد و معامله کرد؛ به یادمان میآورد که کاری را که درست است باید انجام بدهیم حتی اگر از آسمان سنگ ببارد.
فیلسوف و گرگ بیش از یک دهه با هم بودند. در این سالها برای نویسنده فضایی فراهم شد تا در روندی طولانی، اندیشههای خود را در برخی از مهمترین موضوعات انسانی بپروراند. نویسنده در کنار این موضوعات به مسائل مربوط به نگهداری گرگها و مسائل زیستی آنها و حیوانات دیگری چون سگها پرداخته و جزئیاتی در کار آورده که برای خواننده ایرانی چندان قابل استفاده نبودند. علاوه بر این، حجم کتاب را بیش از این میکردند و شاید خواندن کتاب فیلسوف و گرگ را برای خوانندگان علاقهمند دشوار و دشوارتر میکردند.
در ترجمۀ کتاب سعی شده بخش عمده و اصلی نوشتۀ رولندز و تمام استدلالها و نظریات او دربارۀ این موضوعات انسانی به صورت کامل و بدون دخل و تصرف و بازنویسی، ترجمه و ارائه شود. در ترجمۀ فارسی، تصاویری به متن افزوده شده است. (که ای کاش نمیشد! چون هیچ ارزش افزودهای – از نگاه من – نداشتند.)
کتابهای مارک رولندز
مارک رولندز استاد فلسفه در دانشگاه میامی، تا بهحال کتابهای متعددی در زمینۀ فلسفۀ ذهن، جایگاه اخلاقی حیوانات، و نقد فرهنگی منتشر کرده است. از جمله: حقوق حیوانات (1999)، ماهیت آگاهی (2001)، شهرت (2008)، علم جدید ذهن (2010)، آیا حیوانات میتوانند اخلاقی باشند؟ (2012). شهرت او بیشتر مرهون کتاب فیلسوف و گرگ (2008) است که به یک کتاب پرفروش بینالمللی بدل شد.
بریدههای از کتاب
کتاب فیلسوف و گرگ از 9 فصل تشکیل شده است:
- فضای باز جنگل
- برادر گرگ
- نامتمدن
- دیو و دلبر
- فریبکار
- در پی خوشبختی و خرگوشها
- فصلی در دوزخ
- تیر زمان
- دین گرگها
در انتهای کتاب نیز بخشی با عنوان «برخی نظرها دربارۀ فیلسوف و گرگ» آمده است. در تکهای از این بخش میخوانیم:
«نویسنده (بهکمک نیچه) بحث خوبی دربارۀ نگرش ما به مرگ مطرح میکند.»
– دیلی تلگراف
ضمن اشاره به این نظر، باید این را هم بنویسم که بخش «تیر زمان» به مسئلۀ مرگ اختصاص دارد. از این جهت به این نکته اشاره کردم که قرار است کتاب فیلسوف و گرگ نیز در فهرست کتابهایی درباره مرگ – که بهزودی خواهم نوشت – بیاید.
نویسنده در آغاز فصل اول کتاب مینویسد:
«این کتاب دربارۀ گرگی به نام برنین است. او بیش از یک دهه، طی اکثر سالهای دهۀ 1990 و بخشی از دهۀ 2000، با من زندگی کرد. برنین در نتیجۀ زندگی مشترک با یک اهل فکر سرگردان و بیقرار، گرگی دائمالسفر شد و در ایالات متحده، ایرلند، انگلستان و بالاخره فرانسه زندگی کرد. او تا اندازۀ زیادی ناخواسته، بیشتر از هر گرگ دیگری آموزش دانشگاهی آزاد دید.»
و حالا برویم سراغ چند تکه از کتاب.
انسان حیوانی است…
اگر میخواستم در یک جمله انسانها را تعریف کنم، این میشد: انسانها حیواناتی هستند که داستانهایی را که دربارۀ خودشان میگویند، باور میکنند. انسانها حیواناتی زودباور هستند.
گرگ نمایندۀ وجه تاریک بشر نیست
البته، اگر انتخابی نامنصفانه صورت بگیرد، گرگ نمایندۀ وجه تاریک بشر است. این از بسیاری از جهات، دستکم از جهت ریشهشناسی واژهها، مضحک است. کلمۀ یونانی برای گرگ، Lukos است که به معادل یونانی نور یعنی Leukos بسیار نزدیک است. این دو کلمه غالباً همراه هماند. شاید این قرابت صرفاً نتیجۀ اشتباهات در ترجمه باشد، یا به این سبب که بین این دو کلمه پیوند ریشهشناختی عمیقتری وجود دارد. اما به هر دلیل، آپولون، هم خدای خورشید شمرده میشد و هم خدای گرگها. و در این کتاب، پیوند بین گرگ و نور است که مهم است. به گرگ در هیئت فضایی باز در یک جنگل فکر کنید.
در اعماق جنگل، هوا ممکن است آنقدر تاریک باشد که نتوان درختی را دید. فضای باز جایی است که این امکان را فراهم میکند که آنچه پنهان است از پوشیدگی دربیاید و آشکار شود. سعی خواهم کرد نشان دهم که گرگ، فضای باز در روح انسان است. گرگ آنچه را که در داستانهایی که دربارۀ خودمان میگوییم پنهان است، از پوشیدگی درمیآورد – آنچه آن داستانها نشان میدهند اما نمیگویند.
داستان گرگ و قدیس فرانچسکو آسیزی
دربارۀ گرگی در شهر گوبیوی ایتالیا و برخوردش با قدیس فرانچسکو آسیزی داستان معروفی نقل میکنند. گرگ مردم را به وحشت انداخته بود و از قدیس فرانچسکو درخواست کردند که گرگ را متقاعد کند که دست از این کار بردارد. گرگ و قدیس یک روز بیرون دیوارهای شهر با هم ملاقات کردند و به توافق رسیدند. قراردادی تنظیم شد که مقامات رسمی شهر چنانکه شایسته بود آن را محضری کردند. گرگ قبول کرد که به وحشت انداختن اهالی شهر را متوقف کند و گلهها را به حال خودشان بگذارد. ساکنان گوبیو هم در مقابل قول دادند که به او غذا بدهند و اجازه بدهند در اطراف دیوارهای شهر پرسه بزند.
پیش از خرید کتاب فیلسوف و گرگ بخوانید
عنوان اصلی: The Philosopher and the Wolf: lessons from the wild on love, death, and happiness [2008]
عنوان فارسی: فیلسوف و گرگ: درسهایی از حیاتوحش دربارۀ عشق، مرگ و خوشبختی
نویسنده: مارک رولندز (Mark Rowlands)
مترجم: شهابالدین عباسی
ناشر: نشر خزه
مجموعه: پیادهروی با فلسفه (کتاب سوم)
نوبت انتشار: چاپ سوم آذر 1399
تعداد صفحات: 136 صفحه
موضوعات: انسانشناسی فلسفی، انسان و حیوان، فلسفه، کتاب درباره گرگ
قیمت: 25000 تومان
امیدوارم از یادداشت معرفی کتاب فیلسوف و گرگ استفاده کرده باشید. لطفاً نظراتتان را دربارۀ بخش معرفی کتاب وبلاگ عقاید یک گرگ از طریق دیدگاهها با من در میان بگذارید. نگاهی به این بخش از وبلاگ بیندازید؛ حتماً کتاب بعدیتان را برای مطالعه پیدا خواهید کرد!
2 دیدگاهها
عالی بود استاد ممنونم از وقتی که برامون گذاشتید
لطف دارید جناب قدیری.