برای معرفی کتاب امروز یک مجموعه شعر انگلیسی انتخاب کردهام. کتاب مرگ شاعر در حرکت آهسته اثر راجر مگاف آنقدر دلنشین و مطبوع بود که بهمحض اینکه خواندنش را تمام کردم؛ تصمیم گرفتم یادداشت معرفیاش را هم بنویسم.
بریم سراغ پیشگفتار کتاب مرگ شاعر در حرکت آهسته بهقلم مترجمان؛ که یادداشت خوبی است و میتواند ما را از توضیحات بیشتر درباره بیوگرافی راجر مگاف و آثار وی بینیاز کند. پس از پیشگفتار، نمونههایی از شعر راجر مگاف انگلیسی را با هم خواهیم خواند و لذت خواهیم برد.
پیشگفتار کتاب مرگ شاعر در حرکت آهسته
«راجر مگاف در نوامبر 1937 در لیورپول بهدنیا آمد. در دانشگاه شهر هال زبان فرانسه خواند. در اوایل دهۀ 1960 با مایک مکگیر و جان گورمن، که هر دو هنرمندان بااستعدادی بودند، آشنا شد. آنها در کنار هم گروه کمدی داربست را تشکیل دادند که در 1968 در صدر پرطرفدارترین گروههای انگلستان قرار گرفت. مگاف جدا از اجرا، در نوشتن اشعار گروه نیز همکاری میکرد.
مگاف در دهههای 60 و 70 بههمراه آدریان هنری و برایان پتن، دو نفر از همکارانش، کتابهایی با عنوان صدای شاعران مرسی را منتشر کرد که در این آثار وجه جدیتر او بیشتر نمایان شد. او پس از ارائۀ چند کار نمایشی دیگر از سال 1979 تا امروز اجرای برنامه رادیویی شعر لطفا را برای رادیو بیبیسی بهعهده دارد.
تنوع شعری مگاف سبب شده است شعرهایش در زمینههای مختلف با موفقیت و استقبال طیف وسیعی از خوانندگان روبهرو شود. او نهتنها در قالبهای مختلف کلاسیک و مدرن احساساتش را بیان کرده است، بلکه همزمان برای کودکان نیز کتابهای شعری منتشر کرده است. راجر مگاف در استفادۀ منحصربهفرد از کلمات، کلیشهشکنی، استعاره و واژهشناسی قریحهای حساس دارد و معمولا شیرینترین و گزندهترین حرفهایش را با طنزی گاه سرخوش و گاه تلخ میآراید. مگاف از موسیقی آمریکایی، بهویژه سبک راکاندرول، و نیز جریان اگزیستانسیالیسم اروپایی تاثیر پذیرفته است.
او در سال 2004 لقب CBE (شوالیۀ امپراتوری انگلستان) را دریافت کرد. شماری از مهمترین کتابهای شعر او تا امروز عبارتاند از تابستان با مونیکا (1967)، خارج از نوبت (1972)، روابط ورزشی (1973)، جاذبۀ مهاجم (1992)، چیزها، آنچنان که هستند (1999)، کسوفهای هرروزه (2002)، اطاعت امر (2005) و سنوسال غریب (2009).
بسیاری از شعرهای راجر مگاف ریشه در تجربههای شخصی او دارد و شاید در نگاه اول بسیار عادی جلوه کند؛ اما ممکن است مدتی بعد با تهنشین شدنشان در ذهن ناگهان کلید گمشدهای پیدا شود که به کلمههایی که بهسادگی از کنارشان گذشته بودیم رنگوبویی تازه بدهد، و با خوانشِ مکرر شعر را در وجودمان جاری کند.»
آنچه تا اینجا خواندید، بریدهای بود از پیشگفتار کتاب مرگ شاعر در حرکت آهسته بهقلم دو مترجم این اثر که در انتها با ایشان بیشتر آشنا خواهیم شد. فعلا برویم سراغ بهترین شعرهای راجر مگاف و برای نمونه چند شعر از او را بخوانیم.
شعرهای راجر مگاف از مجموعه شعر مرگ شاعر در حرکت آهسته
در این کتاب 95 صفحهای بیش از 50 شعر از مگاف آمده است. هدف من صرفا ذکر چند نمونه است تا با فضای کلی شعرهای شاعر آشنا شوید و ترغیب شوید که این مجموعه شعر بسیار خواندنی را تهیه و مطالعه کنید. اگر واقعا شعردوست هستید و دوست دارید شعر خوب بخوانید؛ حتما و حتما توصیه میکنم که کتاب مرگ شاعر در حرکت آهسته را بخوانید.
مردی در ماه
بر لبۀ پرتگاه ایستادم
فرودست، دریاچهای
آنسوتر، بیشهای تاریک
و بالاتر، آسمانِ شب که میخروشید
فضای خالی بین دو ستاره را انتخاب کردم
دستانم را گشودم، و اوج گرفتم
سفری که چشمهمزدنی طول نکشید
انعکاسِ ماه در دریاچه
مرا در آن خواهی یافت
صف
به صف ملحق میشوم
آهسته جلو میرویم
از خانمی که پیشِ روم ایستاده میپرسم
«واسه چی تو صفیم؟»
جواب میدهد
«تا به صف دیگه برسیم.»
میگویم «چه بیهدف،
من میرم.»
به صف طولانی دیگری اشاره میکند
«پس باید بری تو اون صف وایسی.»
به صف ملحق میشوم
آهسته جلو میرویم
من و گربهام
دختران بیشک زیباترین موجوداتاند
من و گربهام بر این باوریم
و همیشه غمگین میشویم
وقتی موعدِ رفتنشان فرا میرسد
بزک کردنشان را نظاره میکنیم
-که اغلب طول میکشد-
و با اینکه در انتظار نگهمان میدارند
من و گربهام فقط لبخند میزنیم
تا دم در بدرقهشان میکنیم
میگوییم چه حیف شد که زود گذشت
بعد من و گربهام برمیگردیم داخل
و از گذشته حرف میزنیم
پرواز زمان
اینگونه مجابمان کردهاند
اما این ماییم که پرواز میکنیم
زمان در جایش محکم نشسته
هنگامی که ما شتابان از کنارش میگذریم
بازمانده
هر روز
به مرگ میاندیشم
به بیماری، گرسنگی،
خشونت، تروریسم، جنگ،
پایانِ دنیا
همین کمک میکند
فکرم را از چیزهای دیگر دور نگه دارم
گیاهخواران
گیاهخواران آدمهایی سنگدل و بیفکرند
هر کسی میداند هویج موقع رنده شدن جیغ میکشد
هلو موقع تکهتکه شدن خون میریزد
تصور میکنید پرتقال بیاحساس است
وقتی با انگشتها گوشتش را درمیآورید؟
وقتی گوجهفرنگیها بیدرد مغزشان بیرون میریزد؟
سیبزمینیها، این موجودات کوچک خاکی را،
زنده پوست میکَنید و آبپز میکنید؟
نگویید آسیب نمیبینند
وقتی غلافِ نخودسبزها را پاره میکنید
جوانهها را پوست میکَنید
کلمها را میبُرید، پیازها را گردن میزنید
بیلچهها را پرت کنید
کجبیلها را زمین بیندازید
بیش از این نچینید
دوستانم را آزاد بگذارید!
و کلام پایانی در معرفی کتاب
امیدوارم تا اینجا از این یادداشت معرفی کتاب در وبلاگ عقاید یک گرگ لذت برده باشید و شعرهای راجر مگاف بهجانتان نشسته باشند. برویم سراغ بخش همیشگی پایانی معرفی کتابهای خوب وبلاگ و اطلاعات کتاب را مرور کنیم.
کتاب مرگ شاعر در حرکت آهسته مجموعه شعری است از راجر مگاف که نشر چشمه با ترجمهای از علیرضا بنیجانی و بهرام معصومی منتشر کرده است. ترجمه این دو عزیز بسیار خوب و دلنشین از آب درآمده و میتواند نمونههای خوبی از شعرهای ترجمهای از زبان انگلیسی به فارسی باشد. پس از مطالعه این کتاب شعر حتما با من همعقیده خواهید شد!
قیمت کتاب در چاپ اول (تابستان 1393 – نسخهای که من دارم) 5500 تومان بوده است. گویا مجموعه شعر مرگ شاعر در حرکت آهسته به چاپهای جدید نرسیده و همچنان همان چاپ اول در بازار کتاب موجود است. شاید بتوانید نسخهای از این کتاب را در سایتهای فروش کتاب آنلاین بیابید.