محتوای کتاب صد غزل عاشقانه پابلو نرودا از عنوانش مشخص است! پس بدون آنکه زیاد بهحاشیه بروم، چند شعر از پابلو نرودا را از این کتاب انتخاب کرده، برایتان مینویسم. در آخر نگاه کوتاهی هم به کتاب خواهیم انداخت. فعلا برویم و از اشعار پابلو نرودا لذت ببریم.
شعری از پابلو نرودا
مرا مجال ستایش موی تو نیست
باید تار به تار مدحش گویم:
دیگر عشاق را شوق زیستن است با چشمانی،
مرا شوق آرایش گیسوان تو.
تو را به ایتالیا تعمید دادند مدوسا
به پاس چین و شکن و درخششِ گیسوانت.
تو را میخوانم شوخچشم گرهگیسو:
دل با دروازههای موی تو آشناست.
هر زمان که نهان شدی به گیسوی،
از یادم مبر که میپرستمت همچنان.
مگذار به دام گیسوی تو افتم.
به جهان سیاه جادهها
آنجا که تنها سایه است در گذار، تا طلوع خورشید به برج گیسوانت.
شعر دیگری از کتاب صد غزل عاشقانه
خواهی دانست که تو را نمیپرستم، که میپرستم
بسان یکی هستیِ دوگانه،
کلام را بالی سکوت است،
آتش را نیمهای سرد.
تو را میپرستم تا سرآغاز پرستیدنت،
تا آغاز دگربارۀ ابدیت،
تا که هرگز پرستشات را از یاد نبرم:
هم از این رو هنوز تو را نمیپرستم.
تو را میپرستم و نمیپرستم، گویی
به دستانم کلیدها دارم
و تقدیر مبهم و گران.
عشقِ مرا هستیِ دوگانه است.
هم از این رو تو را میپرستم آنگاه که نمیپرستم
و تو را میپرستم آنگاه که میپرستم.
شعر پابلو نرودا
از ستارگانی که ستودم، نمناک
از رودها و شبنمها،
جز آنچه عشقِ من بود، هیچ برنگزیدم
و از آن پس همخوابۀ شب شدم.
از موج، موجی و دیگر موج،
سبز دیبا، سبز سرما، سبز شاخه،
من جز یکی موج برنگزیدم:
موجِ ناپیدای پیکر تو.
همۀ قطرهها، همۀ ریشهها،
همۀ رشتههای نور به نظارۀ من نشستند،
به شامگاه و سحرگاه.
من گیسوی تو از آن خویش خواستم.
و از میان هرآنچه که از آن وطن بود
تنها قلبِ وحشی تو را برگزیدم.
شعری از کتاب پابلو نرودا
شاید نبودن، همان بودن است بیکه تو باشی،
بیکه به چیدن نیمروز بازآیی
همچو گُلی آبیرنگ، بیکه شباهنگام
در راه آجر و مه پای نهی،
بدون این نور که بر کف میبری
که شاید تلالو آن در چشم دیگران نگیرد،
که شاید هیچکس ندانست که تو روئیدی
چون ریشۀ گل سرخ،
بیآنکه باشی، سرانجام بیآنکه بازآیی
خشن، محرک، به دیدار هستی من،
صاعقۀ گل سرخ، گندم در باد،
از آن پس هستم چون هستی،
از آن پس هستی، هستم، هستیم
و بهخاطر عشق خواهم بود، خواهی بود، خواهیم بود.
آخرین شعر
گر زمانی سینۀ تو از تپش باز ماند،
گر گرمای آنچه در رگ تو جاریست به سردی گراید،
گر صدای تو از کام بیکلام برآید،
گر دستان تو پرواز را به فراموشی سپارد، به خواب شود،
ماتیلده، ای عشق، دهانت را گشوده نگاه دار
چرا که این آخرین بوسه باید با من بپاید،
باید تا ابد در دهانت بیجنبش باقی بماند
تا مرا همراه شود به گاه مرگ.
خواهم مُرد با بوسۀ مجنون تو بر لب سرد،
با خوشۀ گمشدۀ پیکر تو در آغوش،
و در پی پرتو چشمان فروبستهات.
هم بدینسان خاک آغوش ما پذیرد
سرگردان سوی مرگی تنها خواهیم شتافت
تا زیستن جادوانۀ یکی بوسه.
درباره پابلو نرودا
در آغاز کتاب صفحهای به معرفی پابلو نرودا اختصاص داده شده است. این بریده را عینا اینجا نقل میکنم:
پابلو نرودا، شاعر شیلیایی (پارال، 1945 – سانتیاگو، 1973)، بدون شک یکی از برجستهترین چهرههای ادبیات جهان است. هرچند او سراسر زندگی خود را در مبارزه سیاسی، بازداشت و تبعید گذراند، ولی خلاقیت هنری و بیان شاعرانهاش بیتردید در عرصۀ تحول ساختار شعر اسپانیایی، به ویژه کاستیانا، تاثیری بهسزا داشت. اعطای جایزه نوبل ادبی به شاعر در 1971 از سوی جامعۀ بینالمللی خود گواه این مدعاست.
نرودا بهخوبی ضرورت بهکارگیری شعر در عرصۀ مبارزۀ سیاسی مردم آمریکای لاتین را دریافته بود. او بهویژه میدانست که سخن گفتن از عشق به دوران تاریک سرکوب و اختناق، آنگاه که شعلههای جنگ زبانه میکشد، کار آسانی نیست. شعر نرودا نگاهی است به خلاء درونی انسان، آنچه کمتر قلم و زبانی توان بهتصویرکشیدنش را دارد. هم از اینرو، نرودا را باید شاعر همۀ اعصار نامید؛ همو که شعرش امروز به آخرین سنتهای شعری زمان معاصر پیوسته است.
معرفی کتاب صد غزل عاشقانه از پابلو نرودا
این کتاب را خانم زهرا ربانی از زبان اسپانیایی به فارسی برگردانده و انتشارات نگاه آن را منتشر کرده است. نظر شخصیام این است که ترجمه میتوانست از این که هست کمی سلیستر و روانتر باشد. البته که من نمیدانم آیا در متن اصلی هم زبان چنین ثقیل انتخاب شده یا نه؛ و خانم رهبانی با چه رویکردی اشعار پابلو نرودا را به فارسی برگرداندهاند؛ ولی وقتی این کتاب را میخواندم، احساس میکردم که شاید میشد کمی هم زبان شعر را سبکتر کرد تا جذابیت و دلنشینی آن بیشتر شود. بههرحال نمونههایی از اشعار را بالا آوردهام و خودتان میتوانید بسنجید.
درباره معرفی کتاب و محتوا و ناشر و مترجم نوشتم. برویم سراغ قیمت کتاب صد غزل عاشقانه پابلو نرودا. این کتاب در چاپ سوم (1390) 3500 تومان قیمتگذاری شده بود. گویا چاپ جدیدی از این کتاب موجود نیست و برای تهیهاش باید دستبهدامان فروشگاههای کتاب دست دوم شویم!
کتاب صد غزل عاشقانه با یادداشت کوتاهی از پابلو نرودا برای ماتیلده ئوروتیا شروع میشود. اشعار کتاب در چهار بخش صبح، نیمروز، عصر و شب دستهبندی شدهاند. پس از مطالعه این 100 شعر عاشقانه، در انتهای کتاب هم سالشمار مفصل زندگی پابلو نرودا آمده که میتواند در آشنایی بیشتر ما با این شاعر بزرگ کمککننده باشد.