امروز میخواهم به معرفی کتاب شاهدبازی در ادبیات فارسی بپردازم و بعد خلاصهای از این کتاب را اینجا بنویسم. شاهدبازی در ادبیات فارسی از جنجالیترین کتابهای ایران بود و خیلی زود هم از ویترین کتابفروشیها جمع شد و بهفهرست کتابهای ممنوعه پیوست. تا جایی که من خبر دارم این کتاب دیگر چاپ نمیشود و اگر علاقهمند بودید یا باید نسخههای غیررسمی آن را تهیه کنید و یا بهدنبال دانلود PDF کتاب شاهدبازی در ادبیات فارسی باشید. برای دانلود شاهدبازی در ادبیات شمیسا روی لینک انتهای این مطلب کلیک کنید.
اینبار چون تکههای زیادی از کتاب را میخواهم نقل کنم؛ خودم خیلی صحبت نمیکنم و به همان نقلقولها و جملات کتاب اکتفا میکنم. امیدوارم که لذت ببرید و به مطالعه کتاب مشتاق شوید. این تکهها به شما کمک خواهد کرد تا دورنمایی از شاهدبازی در ادبیات ایران بهدست بیاورید و با مفاهیمی مانند امردبازی، امردخانه، نظربازی، معنی شاهد در شعر فارسی، شاهدبازی چیست؟ و شاهدبازی صفویه آشنا شوید.
کتاب شاهدبازی در ادبیات فارسی اثر کیست؟
کتاب شاهدبازی در ادبیات فارسی اثر دکتر سیروس شمیسا است. دکتر شمیسا از اساتید برجسته زبان و ادبیات فارسی هستند و درحال حاضر در دانشگاه علامه طباطبایی تهران مشغول بهتدریس. باری در ادامه بخشهایی از مقدمه کتاب را بهقلم استاد شمیسا میخوانیم.
«این کتاب چندسال پیش به خواهش دوستی که مطالب آن را برای ترجمه و استفاده در خارج از ایران میخواست نوشته شد. عجیب است که با این گستردگی مطلب در ادبیات و تاریخ ما تاکنون نوشتۀ مستقلی در این باب فراهم نیامده است. شاید علت آن قبحی است که در این موضوع است. این کتاب هم ممکن است بهمذاق عدهیی خوشایند نباشد اما چه میتوان کرد؟ این هم یکی از جریانهای تاریخی-اجتماعی ما بوده است. باید توجه داشت که مسالۀ مورد بحث در نزد قدما قبحی کع امروز دارد نداشته است و شاید اصلا قبحی نداشته است… مثلا تا یک قرن پیش کسی مانند ایرج میرزا که از افراد متشخص جامعه بود در بیان شاهدبازیهای خود ظاهرا هیچ احساس شرمندگی نداشت.»
«اساسا ادبیات غنایی فارسی به یک اعتبار ادبیات همجنسگرایی است. در این که معشوق شعر سبک خراسانی و مکتب وقوع در دوره تیموری، مرد است شکی نیست. اما ممکن است خواننده غیرحرفهیی در مورد ادبیات سبک عراقی مثلا غزلیات امثال سعدی و حافظ دچار شک و تردید باشد. اما حدود نصف اشعار این بزرگان هم صراحت دارد که در باب معشوق مذکر است زیرا در آنها آشکارا از واژههای پسر و امرد و خط عذار و سبزۀ ریش و اینگونه مسائل سخن رفته است. اما بخش اعظم آن نصف باقیمانده هم در مورد معشوق مذکر است منتها خاصیت زبان فارسی طوری است که مثلا بهعلت عدم وجود افعال و ضمایر مذکر و مونث ایجاد شبهه میکند. باید دانست که مسائلی چون رقص و زلف و خال و خدّ و قد و دامن و تیر نگاه و ساقیگری و امثال اینها که امروزه بهنظر میرسد در مورد زنان است در قدیم مربوط به مردان هم میشده است. بدین ترتیب فقط بخش کمی از اشعار قدماست که میتوان در آنها به ضرس قاطع معشوق را مونث قلمداد کرد.
ادبیات سبک هندی اساسا ادبیات عاشقانه نیست و عمدهً جنبۀ ادب تعلیمی دارد، اما برطبق سنت در آن هم معشوق غالبا مذکر است. در دورۀ بازگشت یعنی ادبیات دوره قاجار بهتبع ادبیات دورههای غزنوی و سلجوقی و نیز واقعیتهای موجود جامعه معشوق مرد بوده است. لذا میتوان گفت که فقط در ادبیات دوران معاصر است که در آن بهطور گستردهیی با معشوق مونث مواجهیم.
… شاهدبازی در متون تاریخی هم انعکاس وسیعی دارد… مثل عشق سلطان محمود غزنوی به ایاز یا عشق امیریوسف برادر سلطان محمود به غلام ترکش طغرل کافرنعمت که در تاریخ بیهقی منعکس است. در دوران قاجار هم از عشق ناصرالدین شاه به غلامعلیخان معروف به ملیجک سخن گفتهاند… در دوره صفویه در برخی از شهرها اَمْرَدخانههایی دایر بود که بهصورت رسمی با مجوز کار میکردند و حکومت از آنها اخذ مالیات میکرد.»
«بههرحال شاهدبازی بهاستناد متون موجود حداقل هزار و اندی سال در ایران سابقه دارد و لذا بهعنوان یک پدیدۀ اجتماعی دیرسال، سزاوار تحقیق و بررسی است.»
آنچه خواندید بریدههایی بود از مقدمه کتاب شاهدبازی در ادبیات فارسی دکتر شمیسا که برای درک بیشتر محتوای کتاب اینجا آوردم. در ادامه خلاصهای از این شاهدبازی شمیسا را با هم خواهیم خواند تا پیش از دانلود کتاب شاهدبازی در ادبیات فارسی و مطالعه آن بدانید با چه سبک نوشتهای مواجه خواهید بود!
خلاصه کتاب شاهدبازی در ادبیات فارسی
پیش از پرداختن به این بخش؛ بنویسم که شاید بعضی جاها عناوینی مانند کتاب شاهدبازی در ادبیات ایران یا کتاب شاهدبازی در تاریخ ایران و یا کتاب شاهدبازی در ادبیات پارسی مشاهده کرده باشید. هیچکدام از این عنوانها صحیح نیستند. نام اصلی این کتاب شاهدبازی در ادبیات فارسی و به عشق در ادبیات ایران از منظر معشوق مذکر میپردازد.
فهرست کتاب
کتاب با مقدمه دکتر شمیسا آغاز میشود، که بخشی از آن را بالاتر خواندید. در فصل اول که با عنوان «سابقۀ نظربازی» مشخص شده، درباره اسمها و اصطلاحات، نظربازی در اقوام مختلف، دو نوع شاهدبازی، رساله مهمانی افلازون، عشق افلاطونی، رساله عشق ابن سینا، قوم لوط و نخستین لواطکنندگان، شاهدبازی در ادبیات عرب و شاهدبازی در هند مطالبی خواهید خواند.
فصل دوم به دوره غزنویان اختصاص دارد. در این بخش میخوانید: تاریخچۀ شاهدبازی بنابه ترتیب تاریخی، دوره سامانیان، دوره غزنویان، زلف ایاز، معشوق لشکری یا لعبت سپاهی، معشوق بنده یا لعبت سرایی، ریش معشوق یا سبزۀ عذار، نظربازی، داستان امیریوسف و طغرل کافرنعمت، داستان ابونعیم و نوشتگین، قابوسنامه و عشق به غلامان، و نمونههایی از شعر شاعران این دوره ازجمله فرخی سیستانی.
در فصل سوم که به دوره سلجوقیان و خوارزمشاهیان میپردازد این تیترها آمدهاند: سلاطین و وزرا، سلطان سنجر و امردان، شعر عهد سلجوقی، نزههالمجالس، شهرآشوب، مناظره بین لواطکار و زناکار، سبک آذربایجانی، اسماعیلیه و امردخانه.
فصل چهارم کتاب شاهدبازی در ادبیات فارسی به صوفیان و شاهدبازی اختصاص دارد. در این فصل تفسیر مولانا از داستان ایاز، صوفیان امردباز، احمد غزالی، عین القضاه، اوحدالدین کرمانی، عراقی، شیخ روزبهان بقلی، دفاع صوفیه از یکدیگر، لواط در شرع، معنی حدیث امرد، تجسم خدا، صوفیان متاخر، صوفیان مخالف، محمد غزالی، سهروردی، احمد جام، بهاء ولد، شمس تبریزی و مولانا، کتاب تلبیس ابلیس ابن جوزی، و علم نظر نکاتی خواهید خواند.
فصل پنجم درباره شاعران معروف سبک عراقی مانند سعدی و حافظ است و صفحاتی هم به ممدوح معشوق و عبید زاکانی اختصاص یافته است. در فصل ششم که به دوره تیموریان و اوایل صفویه میپردازد، درباره: مجالسالعشاق، جامی، مکتب وقوع، محتشم کاشانی، رساله جلالیه، نقل عشاق، وحشی بافقی، منظومههای غنایی این دوره (مهر و مشتری، ناظر و منظور)، خانواده و تربیت فرزند و ترسابچگان صحبت شده است.
فصل هفتم کتاب درباره دوره صفویه و افشاریه و زندیه است و کتاب رستمالتواریخ معرفی شده است. صفحاتی هم به پلشت شدن زبان اختصاص دارد. در فصل هشتم و پایانی، که به دوره قاجار اختصاص یافته، درباره ملیجک و ناصرالدین شاه، ایرج میرزا، زیرساخت ادبی اشعار ایرج و دوره پهلوی و معشوق دوجنسی و امکانات زبانی نکاتی میخوانیم و در آخر خلاصهای از کتاب و نتیجهگیری نویسنده آمده است.
سابقۀ نظربازی
عشق مرد به مرد در طول تاریخ از دیدگاههای مختلف با اسمها و اصطلاحات مختلفی مطرح شده است: شاهدبازی، نظربازی، جمالپرستی، لواط، لواطه، اِغلام، کار، بچهبازی و… . به شخص مفعول، معشوق، امرد، مابون، شاهد، منظور، مفعول، کودک، مخنث، نوخط، بیریش، پسر، ساده، سادهرخ، اُبنهیی و… گفتهاند. به شخص فاعل، غلامباره، جمالپرست، صورتپرست، بچهباز، موزون و… گفته شده است.
عشق افلاطونی
مارسیلیو فیچینو، فیلسوف ایتالیایی که مترجم آثار افلاطون از یونانی به لاتینی بود، اصطلاح Amor Platonicus یعنی عشق افلاطونی را (که کموبیش مترادف با عشق سقراطی است) بهکار برد تا به عشق معنوی و روحانی اشاره کند. این نوع عشق که عمدهً در رسالۀ مهمانی افلاطون مطرح شده است تفکراتی است در باب زیبایی مطلق و کامل و مجرد که زیبایی زمینی و این سری سایهیی از آن است. در رسالۀ مهمانی، سقراط آموزههای اِروس را چنین توضیح میدهد که در عشق به زیبایی یک بدن متوقف نشوید بلکه از آن چون نردبانی فرا روید و از یکی به دومی و از دومی به بعدی و سرانجام به همۀ اشکال جمیله برسید و از زیبایی بدن به زیبایی روح راه یابید و سرانجام مفهوم زیبایی مطلق و مجرد را دریابید.
فلوطین و دیگر نوافلاطونیان آراء افلاطون را با عرفان شرقی درهم آمیختند و مفهوم عشق افلاطونی را بهوجود آوردند و از طریق سنت آگوستین بر مسیحیت تاثیر گذاشتند. برطبق این نظریه خوبیها و زیباییها و حقایق در جهان زمینی فقط جلوههایی از ذات احدیت است که سرچشمۀ همۀ ارزشهاست. متفکران عصر رنسانس بهنوبۀ خود این نظریه را بسط دادند و گفتند که زیبایی جسمانی تظاهر بیرونی زیبایی روحی و معنوی است که آن هم بهنوبۀ خود جلوهیی از زیبایی ذات احدیت است. لذا عاشق افلاطونی زیبایی جسمانی معشوق را نشانهیی از زیبایی حق میداند. بهنظر او همۀ زیبایان در این زیبایی سهمیماند و این زیبایی پایینترین پلۀ نردبان است که میتوان از آن بالا رفت و سرانجام به زیبایی ملکوتی رسید.
ابرمز مینویسد که از این آموزۀ فلسفی بعدها این نتیجهگیری عامیانه معروف شد که عشق افلاطونی بهمعنی عشقی است که در آن تمنیات جنسی نباشد.
رساله عشق ابن سینا
ابوعلی سینا هم بهاصطلاح به عشق پاک نظر دارد. در این محدوده معانقه (در آغوش کشیدن) و تقبیل (بوسیدن) را بلامانع میداند اما مباضعه (عمل جنسی) را جایز نمیشمرد. برخی از فلاسفۀ دیگر هم اشاراتی بدین مساله دارند، چنانکه ملاصدرا هم در اسفار عشق مجازی پاک را توجیه کرده است.
معشوق لشکری یا لعبت سپاهی
در دوره غزنویان که آغاز تسلط ترکان در تاریخ است معمولا معشوق مذکر، ترکان لشکری هستند. از اینرو بعدا صفات ایشان چون عربدهجویی، بیوفایی، جفاکاری، سستپیمانی، خونریزی و ظلم جزو مختصات معشوق شعر فارسی میشود. حتی مشخصات جسمی ایشان چون چشمتنگ، کمرباریک، قدبلند، زلفبرتافته نیز بعدها از مختصات معشوق شعر فارسی میشود. اینکه در شعر فارسی نگاه معشوق تیر و ابروی او کمان و زلفش کمند است به این سبب است که این معاشیق ترک (از اینرو ترک در ادبیات فارسی مجازا بهمعنی معشوق و زیبا هم است) عمدهً نظامی بودهاند و ایاز هم در اصل از امیران سپاه است.
ریش معشوق یا سبزه عذار
یکی از مضامین شعر فارسی در ارتباط با معشوق مذکر که علاوه بر قصیده در غزل هم دیده میشود این است که معشوق که کودک است نخست خط و بهاصطلاح ریش ندارند ولی سرانجام ریش درمیآورد و از این زمان به بعد دیگر بهدرد نمیخورد و شاعران در اینباره مضامین گوناگون پرداختهاند. در همه ادوار شعر فارسی (جز دوره شعر نو) مضمون ریش معشوق یکی از مضامین رایج شعر فارسی است.
نظربازی
نظربازی معاشقۀ چشمی است و نوعی از آن بهاصطلاح امروز «غُر زدن» معشوق با نگاه و ایما و اشارات چشم و ابروست که در میان اعیان و اشراف ترک و رجال درباری مرسوم بوده است.
نقلقولی از قابوسنامه عنصرالمعالی کیکاووس بن وشمگیر بن زیار
«پیوسته به مجامعت مشغول مباش… اما از غلامان و زنان میل خویش به یک جنس مدار تا از هر دو گونه بهرهور باشی وز دو گونه یکی دشمن تو نه باشند. تابستان میل به غلامان و زمستان میل به زنان کن…»
تا اینجا از خلاصه کتاب شاهدبازی در ادبیات فارسی راضی بودهاید؟! هنوز اوایل راه هستیم! در ادامه همچنان با وبلاگ عقاید یک گرگ در بخش معرفی بهترین کتابها همراه باشید تا باز هم بخشهایی از این کتاب را با هم بخوانیم.
فرخی سیستانی
معشوق مذکر در دیوان همۀ شاعران دوره غزنوی از قبیل عنصری و فرخی و منوچهری دیده میشود، اما در دیوان فرخی اولا از همه بیشتر و ثانیا متنوعتر و ثالثا لطیفتر است. جالب است که خود فرخی زمانی بهسبب نظربازی مورد غضب سلطان محمود قرار گرفت.
سلطان سنجر و امردان
استاد دکتر ذبیحالله صفا در کتاب تاریخ ادبیات در ایران در بحث از غلامان ترک در عهد سلجوقی اشارهیی هم به شاهدبازی دارد… از این نوشته درمییابیم که سلطان سنجر عادت داشت غلامان امرد خود را بعد از مدتی به قتل برساند.
«از عادات سنجر آن بود که غلامی را از غلامان برمیگزید و بدو عشق میورزید و مال و جان فدای او میکرد و غبوق و صبوح با وی میپیمود و حکم و سلطنت خود را در دست او مینهاد لیکن چندگاهی بعد که دیگر به کار او نمیآمد بهنحوی خاص او را از میان میبرد. ازجملۀ آنان یکی مملوکی به نام سنقر بود که سنجر پیش از دیدن عاشق او شد و او را به 1200 دینار خرید و به مالکش هم خلعت و مال فراوان بخشید و فرمان داد برای سنقر سراپردهیی چون سراپردۀ سلطان بزنند و هزار مملوک بخرند تا در رکاب او حرکت کنند و درگاه او بهسر برند و خزانهیی مانند خزانۀ سلطان برای او ترتیب کنند و ده هزار سوار به وی اختصاص دهند. دو سال بعد سنجر جمیع امرا و رجال خود را فرمان داد که در اتاقی گرد آیند و هنگامی که او سنقر را به درون میخواند با دشنه بر او حمله برند و پارهپاره کنند…»
حافظ و شاه شجاع
سنت وصف معشوق مرد در شعر فارسی بهحدی قوی است که جایز است شاه را هم مانند معشوق وصف کنند، چنانکه غالب غزلیات بهظاهر عاشقانه حافظ در مدح شاه شجاع است.
شهرآشوب
بهنوعی از شعر فارسی شهرآشوب میگویند که میتوان آن را به دو قسم تقسیم کرد: الف) اشعاری که در هجو شهری گفته شده است. ب) اشعاری که در باب صاحبان حِرَف گفته شده است. در این قسمت دوم معمولا صاحب حرفه (نجار، کشتیگیر، رنگرز، بنا، منجم و…) معشوق شاعر است.
قدیمیترین شهرآشوبها ازآن مسعود سعد سلمان شاعر قرن ششم است. شهرآشوبسرایی در دوره صفویان هم بسیار مرسوم شد.
امردخانه
از این دوره (سلجوقیان و خوارزمشاهیان) اسنادی در دست است که در ایران بهصورت پنهان امردخانههایی دایر بود و کسانی در مقابل دریافت وجه منازل خود را در اختیار فاعل و مفعول قرار میدادند. عوفی که مقارن حملۀ مغول از ایران به هند گریخت در جوامعالحکایات، در این باب داستانی آورده است که درضمن نشان میدهد که محتسبان و ماموران دولتی از این آشفتهبازار استفاده کرده و از خاطیان باج میگرفتهاند.
ظاهرا امردخانهها در دوره صفویه جنبۀ رسمی یافت و دولت از این مکانها مالیات میگرفت.
صوفیان امردباز
صوفیان دو دسته بودند. قلیلی از آنان مانند ابن عربی و شهابالدین سهروردی و شمس تبریزی و مولانا امردبازی را نمیپسندیدند و دستۀ دیگر که اکثریت با آنان بود شاهدباز بودند. این دستۀ اخیر برای توجیه کار خود از آموزههای عرفانی سوءاستفاده میکردند. در عرفان میگویند الله جمیل و یحب الجمال یعنی خداوند زیباست و زیبایی را دوست دارد. پس دوست داشتن زیبارویان تشبّه به اخلاقالله است.
اصل معروف عرفانی دیگر این است که المجازُ قَنطرهُ الحقیقه یعنی عشق مجازی پلی است برای وصول به عشق حقیقی. بدینترتیب صورتپرستی میتواند تمرینی باشد برای عشق ورزیدن به الله. گمان میرود که لفظ شاهد و حجت بهمعنی زیباروی در مصطلحات صوفیان از این عقیده سرچشمه گرفته است بهمناسبت آنکه زیبارویان گواه یا دلیل جمال حق تعالی فرض شدهاند. برخی از صوفیان معتقد به حلول حق در صورتهای زیبا بودند و ظاهرا بههمین سبب که به خوبرویان شاهد و حجت میگفتند.
اوحدالدین کرمانی
جامی در نفحاتالانس مینویسد: «… و در بعض تواریخ مذکور که چون وی در سماع گرم شدی، پیراهن امردان چاک کردی و سینه به سینۀ ایشان بازنهادی. چون به بغداد رسید، خلیفه پسری صاحبجمال داشت و چون آن پسر این بشنید گفت او مبتدع است و کافر، اگر از اینگونه حرکتی کند وی را بکشم. چون سماع گرم شد، شیخ بهکرامت دریافت، گفت:
سهل است مرا بر سر خنجر بودن – در پای مراد دوست بیسر بودن
تو آمدهای که کافری را بکشی – غازی چو تویی رواست کافر بودن
پسر خلیفه سر بر پای شیخ نهاد و مرید شد.»
صوفیان مخالف
اگر هنوز از خواندن خلاصه کتاب شاهدبازی در ادبیات فارسی خسته نشدهاید و لذت میبرید؛ خبر خوش اینکه همچنان با شما هستیم و باز هم بخشهایی از این کتاب خواندنی را با هم خواهیم خواند.
«صوفیان مخالف شاهدبازی را میتوان به دو دسته تقسیم کرد. گروهی که با اعتقاد به اصول صوفیانهیی که گذشت صور جمیله را مربوط به زن میدانستند و گروهی که اصولا این پندارها و کردارها را کفر و بدعت میشمردند.»
گلستان سعدی
یکی از بهترین منابع برای مطالعه در شاهدبازی باب پنجم گلستان است که به باب «در عشق و جوانی» موسوم است. از برخی از حکایات این باب معلوم میشود که غلامانی که صاحبانشان به ایشان نظری داشتند گاهی جسور و بهاصطلاح پررو و زباندراز میشدند و احیانا به ارباب خود که در حقیقت عاشق ایشان بود دشنام و ناسزا هم میدادند.
بعدها همین صفت را در غزل فارسی جزو مشخصات معشوق مییابیم چنانکه سعدی میگوید:
دیدار تو حل مشکلات است – صبر از تو خلاف ممکنات است
لبهای تو خضر اگر بدیدی – گفتی لب چشمۀ حیات است
بر کوزۀ آب نه دهانت – بردار که کوزۀ نبات است
زهر از قبل تو نوشدارو است – فحش از دهن تو طیبات است
سعدی در غزلیات آبدار خود هم از شاهدبازی سخن گفته است، اما این غزلیات بهحدی لطیف است که امروزه کسی گمان نمیکند معشوق مذکر باشد، مضافاً براین که بهلحاظ زبان صراحت به معشوق مذکر ندارد، اما قراین خفی دالّ بر معشوق مذکر است.
حافظ
بیشک معشوق غزلیات حافظ هم مانند دیگران شاعران قدیم، مذکر است. این سنت شعری در زمان او بهحدی قوی بوده است که او توانسته از شاهان آل مظفر در غزل بهمانند معشوقی سخن گوید. میگویند که معشوق شعر او گاهی ممدوح است و گاهی معبود آسمانی و گاهی معشوق زمینی. حافظ گاهی صریحا از معشوق مذکر سخن گفته است.
استاد زرینکوب در توصیف فضای عصر حافظ در اشاره به همجنسبازی مینویسد: «همجنسبازی رسم رایجی بود چنانکه حتی گوشۀ خانقاه و خلوت مدرسه هم ممکن بود صحنۀ آن باشد…»
انداختن
بعید نیست استعمال فعل انداختن در معنی کلاه گذاشتن و گول زدن که امروزه مرسوم است از همین عمل لواط با مستان در حال خواب یا فریب دادن کودکان بهیادگار مانده باشد.
کتاب مجالس العشاق
در این دوره (تیموریان) یک کتاب اختصاصی در باب شاهدبازی تالیف شد و آن کتاب مجالس العشاق است که برخی تالیف آن را به سلطان حسین بایقرا و برخی به کمالالدین حسین گازرگاهی نسبت میدهند. تاریخ تالیف کتاب سال 908 هجری قمری است. نویسنده در این کتاب برای شاهدبازی مبانی فلسفی و عرفانی قائل شده و برای تعداد کثیری از رجال تاریخ و دین و علم و ادب و عرفان… معشوق مرد ذکر کرده است. در این کتاب درضمن داستانهایی بیان میشود که چگونه عشق مجازی منجر به عشق حقیقی میشود.
مکتب وقوع
در اواخر دوره تیموری جهت نجات ادبیات از تکرار و ابتذال مکتب نوینی تاسیس شد که به آن مکتب وقوع میگویند یعنی مکتب واقعگویی، بهاصطلاح واقعیت را همانطور که بین عاشق و معشوق است گفتن و اطوار حقیقی معشوق ازقبیل ناز و قهر و خشم و دشنام و احوال حقیقی عاشق ازقبیل رنجش و اشتیاق و پیغام و تمنا و نگاه را وصف و بیان کردن. چون واقعیت در این دوره عشق مرد به مرد بود و نقل مجالس عشاق و رندان ماجراهایی که بین آنان و معشوق مذکر گذشته بود، شعر مکتب وقوع شعر همجنسبازی و در یک کلام شرح وقایع بین عاشق و معشوق مذکر است.
شعر واسوخت
واسوخت در لهجۀ فارسی هندیان بهمعنی اعراض بود؛ اعراض از معشوق و اظهار بینیازی از او. در شعر واسوخت عاشق دیگر ناز معشوق را نمیکشد بلکه او را تهدید میکند که دل به دیگری خواهد داد.
دوره افشاریه و زندیه
دوره صفویه و افشاریه و زندیه دوره اوج رابطه مرد با مرد از نوع پست و زمینی مبتنی بر روابط جنسی است. هرجومرجی که از اواخر دوره صفویه شروع شده بود تا تثبیت دوره قاجار کموبیش ادامه داشت.
کتاب رستمالتواریخ
بهترین کتابی که اوضاع اسفبار روابط جنسی مرد با مرد را در این دورهها نشان میدهد کتاب تاریخی رستم التواریخ تالیف محمدهاشم آصف معروف به رستمالحکماست. در این کتاب از برخی از جریانهای تاریخی زمان شاه سلطان حسین صفوی مقارن حمله افغانها و همچنین دورههای افشاریه و زندیه تا اواسط دوره فتحعلی شاه قاجار سخن رفته است.
لعاب زدن
یکی از مشاغل دربار آن دوره شغل لعاب زدن به ماتحت امردان بود تا پادشاه با آنان راحتتر نزدیکی کند و به آن شخص لعابچی میگفتند.
ملیجک و ناصرالدین شاه
در دوره قاجار هم سادهبازی در بین رجال دربار مرسوم بوده است. در این دوره داستان عشق ناصرالدین شاه به ملیجک یادآور داستان محمود و ایاز است. ملیجک در لغت بهمعنی گنجشک است. غلامعلیخان عزیز سلطان برادرزادۀ یکی از زنان ناصرالدین شاه بود و بههمین سبب از کودکی در دربار رفتوآمد داشت و از همان بچگی مورد توجه ناصرالدین شاه قرار گرفت و شاه به او لقب عزیزالسلطان داد.
ملیجک کوتاهقد، الکن، زردروی و بهطور کلی زشت بود اما شاه فوقالعاده او را دوست داشت، چنانکه در سفر به فرنگ او را با خود برد تا برج ایفل را تماشا کند. شاه دختر خود اخترالدوله را به عقد او درآورد و به او عنوان امیر تومانی داد. بعد از مرگ ناصرالدین شاه ملیجک نزد مظفرالدین شاه و محمدعلی شاه و احمدشاه حرمت و احترام داشت، چنانکه احمدشاه به او لقب سردار محترم داد. ملیجک در دوره پهلوی هم زنده بود و در سال 1319 هجری شمسی درگذشت.
پایان معرفی و دانلود رایگان کتاب شاهدبازی در ادبیات فارسی
به پایان یکی از دیگر یادداشتهای معرفی کتاب وبلاگ عقاید یک گرگ رسیدیم. امیدوارم این معرفی را هم مانند کتابهای پیشین دوست داشته باشید و ضمن مطالعه یادداشت، دیدگاههایتان را هم برای بهتر شدن معرفیهای کتاب برایم بنویسید.
دکتر شمیسا کتاب شاهدبازی در ادبیات فارسی را در سال 1381 بههمت نشر فردوس تهران روانه بازار کتاب کرده بود. اما همانطور که پیشتر گفتم؛ این کتاب از بازار جمع شد و دیگر چاپ نمیشود. قیمت کتاب در آن سال 2000 تومان بوده؛ اما احتمالا امروز رایگان باشد! میتوانید دانلود کتاب شاهدبازی در ادبیات فارسی را امتحان کنید و یا سراغش را از کتابفروشیهای کتاب دست دوم بگیرید. در این صورت احتمالا حدود 20 هزار تومان باید برای خرید کتاب شاهدبازی در ادبیات فارسی کنار بگذارید!
6 دیدگاهها
سلام شماره تلفن چند تا شاهد رو میخواستم خخخخ
تو اینستا راحت میشه عنوان کتاب رو بصورت هشتک (#شاهد_بازی_در_ادبیات_فارسی) سرچ کرد و بعد تو پست ها بخصوص تو قسمت recent یه جست و جوی ساده کرد و از یه پیج بصورت پستی خریدش و در خونه تحویل گرفت
من ماه قبل یعنی شهریور ۱۴۰۰ یکی خریدم ۶۵۰۰۰ تومن و ۲۳۰۰۰ تومن هم هزینه پستش شد و جمعا شد ۸۸۰۰۰ تومن
ممنون.
تو وبلاگ راههای خرید کتاب دست دوم آنلاین و حضوری رو توضیح دادهم.
سلام کتاب را به زحمت به مبلغ سیصد هزار تومان خریدم ولی ارزشش را داشت
کتاب های این چنینی رو نمیزارن چاپ بشه ولی کتابهایی که هیچ مطلب مشخص و به دردبخوری نداره-تاچندهزارتیراژچاپ میشه/وکسی نیست بگه چرا؟
تو بازآ انقلاب من دسته دومش خریدم