اسلاونکا دراکولیچ روزنامهنگاری است که در دوره سلطه کمونیسم در یوگسلاوی زیسته و این کتاب خاطرهنگاریهایی است از آن دوره زندگی او. در ادامه به معرفی کتاب کمونیسم رفت ما ماندیم و حتی خندیدیم خواهیم پرداخت؛ نویسنده و دیگر آثار او را معرفی خواهیم کرد و تکههایی از متن کتاب کمونیسم رفت، ما ماندیم و حتی خندیدیم را نیز خواهیم خواند.
اسلاونکا دراکولیچ کیست؟
در انتهای کتاب نوشته شده است: «اسلاونکا دراکولیچ روزنامهنگاری مورد احترام و از گزارشگران و مفسران فرهنگی کرواسی است. نوشتههایش در نیشن، نیو ریپابلیک، نیویورک تایمز، تایم، نیویورک ریویو آو بوکز و بسیاری مطبوعات دیگر به چاپ رسیده است. وی یکی از اعضای موسس کمیتۀ اجرایی اولین شبکۀ گروههای زنان اروپای شرقی بود و عضو هیئت مشاوران چهارمین کنگرۀ بینالمللی میانرشتهای زنان و مِز مگزین است و بورس فولبرایت برای نویسندگان را دریافت کرده است.»
اسلاونکا دراکولیچ در سال 1949 در بندر رییکا در کرواسی متولد شده است. او در رشتههای ادبیات تطبیقی و جامعهشناسی دانشگاه زاگرب تحصیل کرده و کتابهای گوناگونی نیز نوشته است. در ادامه بیوگرافی اسلاونکا دراکولیچ نگاهی هم به کتابهای او بیندازیم.
کتابهای اسلاونکا دراکولیچ
دراکولیچ نویسندگی جدی را در سال 1991 و با کتاب کمونیسم رفت، ما ماندیم و حتی خندیدیم آغاز کرد. او سپس در سال 1992 رمان هولوگرامهای هراس را نوشت. سال 1993 رمان پوست شیشهای و کتاب بالکان اکسپرس از وی منتشر شد و در سال 1996 هم کتاب کافه اروپا متولد شد. اسلاونکا سال 1997 رمان طعم مرد و سال 1999 رمان اس، یک رمان درباره بالکان (انگار آنجا نیستم) را نوشت و پس از آن برای چند سال از نشر کتاب فاصله گرفت. بازگشت دراکولیچ در سال 2004 با کتاب آزارشان به مورچه هم نمیرسد بود. آخرین رمان اسلاونکا دراکولیچ تختخواب فریدا نام دارد که در سال 2008 منتشر شده است. سال 2011 کتاب دیگری از اسلاونکا دراکولیچ منتشر شد که با نامهای گشتی در موزه کمونیسم و راهنمای بازدید از موزه کمونیسم در ایران ترجمه شده است.
هدف کلی این مطلب معرفی کتاب کمونیسم رفت، ما ماندیم و حتی خندیدیم است؛ و نه پرداختن به کتابهای اسلاونکا دراکولیچ. برای همین بیشتر از این در این بخش نمیمانیم و میرویم سراغ بخشهایی از متن کتاب کمونیسم رفت… . اگر کتاب دیگری از این نویسنده میشناسید که از قلم افتاده، لطفا بگویید که اضافه کنم.
معرفی کتاب کمونیسم رفت، ما ماندیم و حتی خندیدیم
این کتاب مجموعهای از یادداشتها و خاطرات اسلاونکا دراکولیچ درباره زندگیاش تحت حکومت کمونیسم است. این یادداشتها در بخشهای کوتاه و متنوعی تنظیم شدهاند؛ و بیشتر به مسائل زنان در حکومتهای کمونیستی میپردازند. روایتهای دراکولیچ زبانی ساده و نثری روان و باورپذیر دارند و از همینروی برای خواننده ملموساند. علاوهبر نثر، چیز دیگری در این کتاب هست که مطالعهاش را برای من لذتبخش کرده بود؛ تجربههای زیستۀ مشترک. حالا وقتی بریدههایی از کتاب را با هم خواندیم، دقیقتر متوجه منظورم میشوید.
بریدههایی از کتاب کمونیسم رفت، ما ماندیم و حتی خندیدیم
بالاتر از تجربۀ زیستۀ مشترک نوشتم؛ حالا این تکه از کتاب را بخوانیم: «در این گوشۀ دنیا آدم را همینجوری بار میآورند، جوری که خیال کنی تغییر غیرممکن است. جوری بارت میآورند که از تغییر بترسی، که وقتی عاقبت اولین نشانههای تغییر آشکار شد، به آنها بدگمان باشی، از آنها بترسی، چون همیشه دیدهای که هر تغییری فقط وضع را بدتر کرده.» شاید برایتان جالب باشد که این پاراگراف درباره یوگسلاوی/کرواسی نوشته شده است؛ نه کشوری که در ذهن شما آمد! این تکه از کتاب من را یاد جملهای انداخت که در کتاب روح پراگ اثر ایوان کلیما خوانده بودم: «اما از همۀ چیزهایی که دیده بودیم، این را یاد گرفته بودیم که نگاهمان به هر مرحلۀ بعدیِ ناشناخته، توام با انتظارِ بدتر شدنِ وضع باشد.»
در بخش دیگری از کتاب کمونیسم رفت، ما ماندیم و حتی خندیدیم میخوانیم: «اگر در اروپای شرقی بزرگ شده باشید در همان اوایل جوانی یاد میگیرید که سیاست مفهومی انتزاعی نیست، بلکه نیرویی است عظیم که بر زندگی روزمرۀ مردم تاثیری تعیینکننده میگذارد.» و خب، خانم دراکولیچ باید بدانند که برای تجربه این نگرش، لازم نیست حتما در اروپای شرقی بزرگ شده باشید!
قهوه را که نمیشود تنهایی خورد
«آنچه کمونیسم به ما القا کرده بود، دقیقا همان سکون و بیحرکتی بود، این بیآیندگی، بیرویایی، ناتوانی از تصور زندگی به شکلی دیگر. تقریبا امکان نداشت بتوانی به خود دلگرمی بدهی که این دورانی گذراست، خواهد گذشت، باید بگذرد. برعکس، یاد گرفته بودیم فکر کنیم هرکاری هم که بکنیم، وضع همیشه همانجور میماند…»
در این شب زمستانی
«اگه یهچیزی توی زندگیم یاد گرفته باشم اینه که حالا که وطنی ندارم، دیگه فقط رفتنه که مهمه. سفر کردن. اصلا برای همین فرار کردم، که بتونم سفر کنم، هرجا بخوام برم و هیشکی هم جلومو نگیره. هیچی تو دنیا اینقدر کیف نداره.»
پیش بهسوی گذشته!
«چیزی که بهیاد میآوردم دوران فقر و محرومیت بود، دورانی که در آن فقر بهنظر وحشتناک نمیآمد فقط به این دلیل که تقریبا همگانی بود –آن را عادلانه میدانستیم. اما وحشتناک این بود که ما حتی نمیدانستیم که چیز بهتری هم وجود دارد.»
«مردم باز مثل سالهای دهۀ 50 کمکم داشتند فکر میکردند که هرچه دارند و ندارند باز جای شکرش باقی است، چون اوضاع همیشه میتواند بدتر هم بشود.»
«حکومت میتوانست نسلهای قدیمیتر را که پیش از جنگ یا درست بعد از آن بهدنیا آمده بودند هرطور بخواهد بچرخاند. این نسلِ جدید بود که دشمن حکومت شد. خیلی ساده، آنها حاضر نبودند بپذیرند استانداردهای زندگیشان، بهاسم ایدئولوژی که به آن اعتقادی نداشتند، و گُلوب نماد آن بود، روزبهروز پایین و پایینتر برود.»
استعداد غریب تقسیم سلولی آپارتمانهای ما
«کمبود مسکن چنان مشکل لاینحل فراگیری است که بعد از مدتی آدم دیگر به آن فکر نمیکند. درواقع، هرچه فکر میکنم کسی از جوانترها یا از نسل خودم را بهیاد نمیآورم که اینطوری زندگی نکرده باشد. مردم اینجا چهل سالشان هم که میشود باز با پدر و مادرشان زندگی میکنند. مگر کسانی که آپارتمانی را به ارث میبرند، یا دستاندرکار سیاست هستند (یا بودهاند) چون این تنها راه مطمئن برای صاحبخانه شدن است.»
شعبه کوچک اطلاعات
«درخواستِ حق برخورداری از حریم خصوصی به این معنا بود که چیزی داری که میخواهی پنهانش کنی. و پنهان کردن چیزی به این معنا بود که آن چیز ممنوع است. و اگر آن چیز ممنوع بود، پس حتما علیه حکومت بود. و دست آخر، اگر علیه حکومت بود، پس تو حتما دشمن بودی.»
معرفی کتاب کمونیسم رفت، ما ماندیم و حتی خندیدیم اثر اسلاونکا دراکولیچ
کتاب کمونیسم رفت… با عنوان اصلی How we survived communism and even laughed در سال 1992 میلادی منتشر شده است. این کتاب سرگذشتنامهای است درباره سیاست، حکومت و کمونیسم در اروپای شرقی. نشر گمان این کتاب را با ترجمهای از رویا رضوانی در مجموعه تجربه و هنر زندگی منتشر کرده است. این مجموعه، کتابهای خوب دیگری هم دارد که میتوانید فهرستشان را در سایت نشر گمان ببینید.
درباره مترجم کتاب، رویا رضوانی، مطلب قابل ذکری پیدا نکردم. اگر ایشان را میشناسید لطفا در بخش نظرات به ما هم معرفیشان کنید. اگر قصد خرید کتاب کمونیسم رفت را دارید، باید خیلی تلاش کنید! تا جایی که من اطلاع دارم چاپهای جدید هم تمام شدهاند و بهسختی در بازار پیدا میشوند. قیمت کتاب کمونیسم رفت… در چاپ اول (نسخهای که من دارم) 12800 تومان بوده؛ ولی در چاپهای جدید 32000 تومان قیمتگذاری شده است.
خلاصهای از یادداشت معرفی کتاب کمونیسم رفت، ما ماندیم و حتی خندیدیم
اولینبار که با این کتاب آشنا شدم، آنچنان به دلم نشست که مسابقهای اینستاگرامی در صفحه شخصیام راه انداختم و جایزهاش را همین کتاب انتخاب کردم! و امیدوار بودم این معرفی به دست همه کتابخوانهای ایرانی برسد و همه مردم ایران کتاب را مطالعه کنند!
اگر تا اینجا پایین آمدهاید که ببینید چه چیزهایی نوشته شدهاست: من در مطلب معرفی کتاب کمونیسم رفت، ما ماندیم و حتی خندیدیم ابتدا اسلاونکا دراکولیچ و کتابهای او را معرفی کردم. کمی از حسوحال جاری در متن کتاب نوشتم و بعد بریدههایی از کتاب را نقل کردم تا پیش از خرید کتاب و مطالعهاش، با حال و هوای آن آشنا باشید. تمام تلاش من این بود که شما را با یک کتاب خوب آشنا کنم. اگر پیشنهاد و انتقادی درباره این سبک از معرفی کتاب خوب دارید، لطفا در بخش نظرات با منش در میان بگذارید تا برای یادداشتهای بعدی مدنظر داشته باشم. هیچوقت از معرفی یک کتاب خوب به دوستانتان پشیمان نخواهید شد؛ و من قول میدهم که کمونیسم رفت، ما ماندیم و حتی خندیدیم کتابی نیست که زمان شما را هدر بدهد.